پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

رامسر را چو دریابید ، در یابید

شهرستان رامسر که در زمان سپری شدن نخستین روزهای بهار 1390 که به نام سال جهاد اقتصادی نیز ملقب شده بود  با دستگیری دو شهردارش ،به فاصله زمانی چند ساعت ،شوک بزرگی به پیکر نحیفش وارد آمد ،اما این بار با انصراف عضو شورای اسلامی شهر از نامزدی شهردار و علاوه بر آن از سمتش در شورای اسلامی شهر،نه تنها این ضربه  تکرار شد، بلکه این بار چنان کاری بود که در شرایط اغما نیز فرو رفت . افکار عمومی که هر لحظه منتظر شنیدن خبر تصاحب صندلی شهردار توسط فردی با تجربه و یا حداقل دلسوز بودند با استعفای علی امینی شاد از نامزدی شهردار و  حتی عضویت در شورای شهر به کلی نا امید شدند . نگارنده فارغ از پرداختن به دلایل استعفا و اینکه آیا در این شرایط اسفناک و بحرانی که شهر با آن دست و پنجه نرم می کند ،عضو شورای شهر که باید مدافع حق و حقوق مردم باشد و به دلایل واهی نظیر طولانی شدن زمان تایید شهردار از سوی مراجع ذی صلاح به یکباره شانه از نمایندگی مردم خالی می کند و فقط گلیم خود را از آب بیرون می کشد درست است یا نه ، که در این وصف نگنجد ،به آثار و تشعشعات فقدان مدیریت شهری در طول مدت 7 ماه و مشخص نبودن آن  در ماههای آینده می پردازد که گمان می رود برای خواننده جالب توجه باشد.عدم اطلاع رسانی صحیح و شفاف از سوی مراکز ذی صلاح برای دستگیری شهرداران ،از زمان دستگیری تا بدین لحظه ،خود می تواند به تنهایی برای مردم ناراحت کننده و دردناک باشد.در فضای مدیریتی شهرستان ،مسئولی دچار تخلف می شود و دستگیر می گردد و اطلاعاتی که برای دستگیری آنها به گوش می رسد فقط در حد نجوا و پچ پچ از سوی منابع آگاه است.جالب آنکه  این اخبار نیز با قید اینکه ، برای دیگران نقل نشود منتقل می گردد!!! خود می تواند از بسیاری اسرار پرده بردارد و آن را رمز گشایی کند.از طرفی رد صلاحیت نامزد قبلی شهردار،از سوی مراکز تایید صلاحیت استان ،افکار عمومی را به سمت و سویی سوق داده بود که مطمئنن بودند که انتخاب بعدی ، فردی دلسوز به امور شهر و شهرستان می باشد که بتواند ضایعه تلخ گذشته را تا حدودی جبران نماید و شهر را از حالت رخوت بیرون آورد .افسوس و صد افسوس که دیگ طمع به جوش آمد و اعضای شورای اسلامی شهر رامسر ،از 70 میلیون جمعیت کشورمان کسی را لایق تر از خود ندیدند و شد آنچه شد. با این وجود دیگر مردم دل خوشی ، از منتخبان خود در شورا ندارند ،زیرا دیگر رشته ای برای پنبه شدن نمانده است .مدیریت ناصحیح اعضای شورای شهر نیز برای بی حس نگه داشتن درد جراحت مردم از سکوت خویش بهره می برد.اما سوال اینجاست که برادران شورا ، مطمئنا مردمی که شماها را انتخاب و وارد ساختمان "شورای اسلامی شهر رامسر" کردند باور داشتند که شماها با تمام وجود از توسعه شهری دفاع می کنید و آرمان های عروس شهرهای ایران را به کرسی عمل می نشانید . اما در مواردی نه چندان کم ، نه تنها خود این گونه نکردید بلکه تخلفات خود را نیز در پارچه غسل و تطهیر پیچیدید و اگر خبرنگاری هم از علت تخطی تان پرسید و پرده از آن برداشت ، فحش و نا سزا را بدرقه راهش قرار دادید. و امروز نیز در مقابل مردمی که با تمام سخاوت نگران آینده شهرشان هستند پوزخندی  تحمیل کرده و سکوت معنی دار خویش را نثارشان می کنید.صاحب این قلم به خود جرات می دهد و در کمال خونسری پیشنهاد می کند برای احترام به  ایده مردم سیلی خورده این دیار سبز شایسته است آنرا بپذیرید و مرهمی بر زخم کهنه بگذارید تا آنها بتوانند با تبادل نظر ، کشتی مدیریت شهری را از ورطه منجلابی که برایش طراحی کردید به ساحل ایمن برسانند.مطمئنا مهندس امینی شاد با حرکت مهره استعفای خود ،به جای انجام اقدامات قانونی رییس شورا نظیر استفاده از اهرمهایی که بتواند استانداری را نسبت به تسریع در بررسی صلاحیت نامزدی شهردار تحت فشار قرار دهد ،افکار عمومی را به نتیجه ای رساند که بودن یا نبودن اعضای شورای کنونی نه تنها به نفع  شهرستان نیست بلکه در تتمه عمر شورای اسلامی شهر ،می تواند مشکل ساز نیز باشد ،چنانکه در سابقه 4 سال و اندی سن شورای اسلامی شهر نظیر آن را سراغ داریم.استعفای همگی به دلیل عدم کفایت از عضویت در شورا می تواند مفید ترین قدمی باشد که از زمان منتخب شدن خود تا به امروز برای توسعه شهری برداشتید  و می تواند  مسکن درد ناشی از چنگال کشی بی رحمانه تان بر چهره این عروس نگون بخت  باشد تا با این تدبیر در سایه قانون  ، به نواقص و کوتاهی هایتان در سکانداری مدیریت شهری  پرداخته شود.مطمئن باشید تاریخ از کارهایتان اوراق سیاهی خواهد ساخت و از شما به نیکی یاد نخواهد کرد.یادداشتم را با سوالی که البته مطمئنم افکار عمومی با لبخندی گزنده بدان پاسخ خواهند داد به پایان می برم ، و آن اینست که اعضای شورای شهر رامسر، بیش از 8 ماه از سال جهاد اقتصادی می گذرد ،شما به عنوان اعضای شورای اسلامی شهر چه جهادی در راه توسعه اقتصاد این شهر کردید!!!

استاندار عزیز: وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک!!

تا دلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید/حال ما خواهی بیا از گفته ما جستجو کن

پرواضح است که خبرنگاران ،نمایندگان افکار عمومی و رابط بین مردم و مسئولان جامعه ما هستند و اگر آنها نتوانند وظایف خود را بدرستی انجام دهند ،تمامی کارهای صورت گرفته و خدمات مسئولان ،ابتر خواهد ماند و در قبال آن مردم بازوان احیای حقوق خود را نیز از دست خواهند داد و در نهایت جامعه با بحران و رکود شدید مواجه خواهد شد.مسلما در این شرایط اهمیت کار این نیروهای خدوم اهل قلم و در واقع "سربازان گمنام جامعه فرهنگی" که نامی برازنده شان است ، بر همگان واضح و روشن است .در جامعه ما ،مردم عزیزمان در مواجه با رسانه ها و خبرنگاران به دلیل وظیفه خطیرشان ،با احترام برخورد می کنند و سر تعظیم فرود می آورند و در برابر عظمت کارشان ،زبان به مدح و ثنا می گشایند.چه بسا مردم میهن عزیزمان "رازهای مگوی" خود را به اصحاب رسانه می گویند و از آنها برای گشایش کارهایشان مدد می جویند.

در اینصورت می توان حرفه خبرنگاری را با عظمت کار شهید قیاس نمود ، زیرا هر دو گروه جان بر کف اخلاص و بدون کوچکترین چشم داشتی از خلق خدا ، در پی حل مشکلات جامعه و روشنگری و بیداری در میان مردم هستند. گروه خبرنگاران و شهدا عواملی هستند که تاریخ را رقم می زنند و در دل برگ برگ آن ،حماسه می آفرینند و از میان تاریکی ،مسیر های روشنی را برای هم نوعانشان فراهم می کنند و از خداوند منان آمرزش و اجر طلب می کنند.با این وجود ،احتمالا سهوا ، گران عمل  این دو گروه نادیده گرفته می شود و باعث می شود پیام آنها به درستی و شایسته منعکس نگردد و آنها نتوانند به خوبی انجام وظیفه کنند و با کمال تاسف ،این مردم هستند که ضربه مهلکی از این نقصان دریافت می کنند.مردمی که داعیه دار و متولی نظام و ساختار حکومتی جامعه هستند.

با این مقدمه به این مهم دست می یابیم که حمایت از دو طیف خبرنگاران و شهدا ،به عنوان شالوده های اصلی جامعه ،باعث رشد و ترقی مملکت و نظام  ما می شود و خدای ناکرده ،نادیده گرفتن حقوق و سستی در امر خدمات رسانی به آنها ،آینده ناگواری را برای جامعه مان در پی دارد.مطالب فوق بهانه ای بود تا به موضوع عدم پیگیری وعده های استاندار محترم در قبال خبرنگاران بپردازم.پیرو قول مساعدت مهندس طاهایی در نشست خبرنگاران غرب استان مازندران (که اگر انصاف را معیار سنجش قرار دهیم،آنها در تمامی امور خطه همیشه پویایمان در امر اطلاع رسانی همگام با مسئولین و پشتوانه محکمی برای مردم سرزمینمان بوده اند) ،در رابطه با پرداخت هزینه سفر کربلای معلی به پیشکسوتان بود که با توجه به اعزام آنها، به وعده ،وفا نشده و هنوز هزینه معهود 2 تن از این خادمین ملت پرداخت نشده است.جالب آنجاست که هر دو تن در میدان تجاوز دشمن بعثی  به خاک میهنمان نیز همواره پیشگام بوده و به درجه رفیع جانبازی نائل گشتند.

نگارنده به عنوان یک خبرنگار جوان ضمن انتقاد از این موضوع ،آنهم در جرگه نمایندگان افکار عمومی ،چگونه خود را توجیح نمایم که با پیشکسوت های جانباز اینچنین می کنند.

لاجرم بدینوسیله از نماینده عالی دولت در استان تقاضا دارد که با دقت به درد و دل خبرنگاران گرامی گوش  فرا دهد و پیگیر وعده های داده شده خود باشد تا جلوی این شایعه گرفته شود که "هزار وعده خوبان یکی وفا نکند".

انتقاد از حاتم بخشی یک مسئول

بمناسبت دهه امامت و ولایت ،مسابقات قرآنی با حضور مسئولین شهرستان رامسر در مسجد بی بی سکینه رمک برگزار شد.حجت الاسلام و المسلمین حسین قبادی به عنوان متولی برگزاری این امر خطیر در ابتدای این مراسم به سخنرانی پرداخت.وی بعد از پایان انجام آداب تقدیر و تشکر از برخی روسای ادارات که امری متداول در بین مدیران شهرستان است که بعد از قرار گرفتن در پشت تریبون سخنرانی به شدت و غیر قابل وصف از دیگر مدیران پای تریبون تقدیر و تشکر می کنند ،از آقای زرگریان به عنوان کسی که به صورت افتخاری برای برگزاری این مسابقات زحمت زیادی کشیده بود نیز تقدیر کرد و در ادامه گفت :"اگر قباله شهرستان رامسر را نیز به اسم آقای زرگریان بنویسند ،حقش است."

نگارنده ضمن انتقاد از این حاتم بخشی مسئول محترم وی را به مطالعه بیت کوتاهی فرا می خوانم که "هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد/نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را".

شهرستان رامسر ،عروس شهرهای ایران که مردمانش با دل و جان به خاک و نامش عشق می ورزند ،چیزی نیست که بتوان از قباله اش برای تقدیر و پاسداشت زحمات شخصی ،حتی کسی که شبانه روز و افتخاری در پی انجام کار عامل المنفعه و خداپسندانه باشد استفاده برد.نگارنده ضمن امیدواری برای رهایی این شهرستان  از بند مظلومیت و رخوت (حتی در نامگذاری) خواستار آن است این خطه سبز به جایگاه واقعی خود بازگردد.

زپوچ جهان هیچ اگر دوست دارم/تو را ای کهن بوم بر ای سخت سر دوست دارم

پوزخندی به پارادوکس برو بچ شورای اسلامی شهر رامسر

تنها چند روز قبل بود که به اصطلاح نشست محفلی در مکان شورای اسلامی شهر رامسر برگزار شد ،اما به واسطه "روز ملی مازندران " پارچه تبریک  در جنب سر در این مکان به اسم شورای  اسلامی شهر رامسر نصب گردید.عجب نقلی است نتوان حل نمودش این معما را

تحریف سخنان امام جمعه رامسر چرا؟

روزنامه ها ،نشریات ،جراید ،فضای مجازی و سایبری و به طور کل رسانه های یک کشور که رابطه تنگاتنگی با افکار عمومی دارند ،علاوه بر اینکه باید حافظ منافع کشور و ملت مورد تبعشان باشند بلکه باید مامن امنی برای بازگویی درد و آلام دلهای مردم آن خطه نیز بوده تا مردم بتوانند از این دریچه با مسئولین اجرایی و بدنه مدیریتی جامعه شان ارتباط برقرار کرده تا مشکلات خود را حل کنند و یا مشکلات خود را به دیگر جاهای دنیا مخابره نمایند تا دست یاری دیگر مردمان را به سوی خود جلب کنند.با این وجود ،نتیجه می گیریم که ،اگر رسانه ها صادق باشند ،منفعتی بزرگ به مردمان خود می رسانند که قابل وصف نیست .روز 14 آبان ماه امسال ، مصادف با "روز ملی مازندران" امام جمعه شهرستان رامسر دقایقی را به بهانه نواختن زنگ روز ملی مازندران در جمع دانش آموزان یکی از مدارس رامسر ، به سخرانی پرداخت و از دلایل نامیدن این روز سخن به میان آورد.متاسفانه مدیریت سایت  "دریانیوز" در عملی غیر حرفه ای و بدور از شان یک فعال رسانه ای ،تیتری را برای این سخرانی با عنوان "تجزیه طلبان رامسری بخوانند" انتخاب و آن را لینک سایت خود قرار داد.نگارنده به عنوان یک فعال رسانه ای ضمن تاسف برای این عمل مذموم ،مدیریت سایت دریانیوز را مورد خطاب قرار داده و در جملاتی وی را به پاسخگویی وا می دارم.

مدیریت محترم سایت دریانیوز،همانطوری که حضرتعالی نیز در ارتباطات خود با بنده بارها عنوان کردید، که در جلسات استانداری از سایت دریانیوز نقل و قول می شود و حقیر  نیز با انتشار مطالبی بر روی آن سایت شاهد پیگیری و حل مشکل مردمان شهرستان رامسر بودم ،چطور به خود اجازه می دهید که سخنان امام جمعه شهرستانمان را تحریف نموده و تیتر آن را با نام کذایی "تجزیه طلبان رامسر بخوانند "لینک نمودید ؟ برادر عزیز ،سوال بعدی من اینست که آیا تیتر انتخابی شما با متن سخرانی امام  جمعه سنخیت دارد؟آیا خواننده از متن سخرانی امام جمعه ،تیتر شما را برداشت می نماید و یا خود به میل قلبی اقدام به انشای این تیتر برای کلیک خور بودن سایت انتخاب نمودید؟ما مردمان شهرستان رامسر ،از این اقدام زننده سایت دریانیوز ، نوعی بر انگیختگی و سیاه نمایی برداشت نموده و در این نکته مشترک هم عقیده هستیم  که این حرکت برای تغییر نگرش مسئولان استان به  این شهرستان دور از مرکز می باشد.نگارنده به عنوان یک دوست به شما نصیحت  می کند که به بهانه چند کلیک اضافه ،هیچگاه شخصیت گروهی حتی دشمنان خود را به عناوین مختلف و به میل شخصی خود زیر سوال مبرید. آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است***­­­با دوستان مروت با دشمنان مدارا.

والسلام علی من اتبع الهدی/.

نظر کابران در باره تشکیل استان جدید در غرب مازندران

پس از نوشتن یاداشتی تحت عنوان "اما و اگر هایی در استانی شدن غرب مازندران" مدیر سایت شمال فردا آن را در خروجی سایت قرار داد.کاربران آن سایت نظراتی قابل توجهی در ذیل آن درج کردند و بنظر بسیار جالب و قابل تامل به نظر می رسد.شما را به خواندن آن جلب می نمایم.

 

محمود

اامید وارم دولت مردان از این فرصت اتحاد و هم دلی مردم غرب استان و شرق گیلان جهت تا سیس استان جدید نها یت تامل و درایت را به خرج دهند وان را تبدیل به تحدید نکنند و موجبات دلگرمی مردم همیشه در صحنه غرب استان را فراهم نمایند

 

 

محمدحسین

دوری راه بهانست برای دنبال کردن اهدافتون، لطف کنید یه بهانه منطقی بیارید(مثلا کمبود امکانات بهداشتی ورزشی یا غیره) مگه یه ادم چند بار در سال نیاز به مراجعه به ادارات کل یا استانداری پیدا میکنه که هر روز ساری باشه، والا ما 30 سال تو ساری بودیم یکبار برای مشکلمون نیاز به مراجعه به ادارات کل نداشتیم چون انتظارات بیخود هم نداشتیم و به حق خودمون قانع بودیم به خدا الان من ادرس خیلی از ادارات کل رو هم نمیدونم

 

 

ehsan

اگه اینجوری باشه که تهران هم از 50 درصد استان ها خیلی دورتره و با این استدلال اصفهان پایتخت بشه خیلی بهتره! همه خوب می دونن که تشکیل یک استان جدید مستلزم داشتن چندین فاکتور اساسی با هم هست.
بابت نظرات بعضی از بابلی های متعصب هم واقعا متعجب و متاسفم!! بزرگ بودن شهر یا زیاد بودن جمعیت چیزی نیست که بشه بهش افتخار کرد و با اون بقیه رو تخریب کرد دوست عزیز!

 

 

...

استان داری که سایت خودش یه ماژول ساده بیشتر نیست و سر هم با 400 تومن جمع میشه .. حالا اینو میگیم نخواستن از پول بیت المال هزینه اضافه کنند
ولی خواهشا برای بر طرف شدن مشکلات مردم غرب استان یه سایت درست و درمون طراحی کنید ( خواهشا قالب ورد پرس و نیوک و... نباشه ) تا همه ی کارهای خودشون رو مجازی انجام بدن
هنوز ما داریم با کاغذ کار میکنیم !!! به خدا الان سال 2011 هم داره تموم میشه شما هنوز تفکر 50 سال پیش رو دارین؟ کی میخواین کارهارو اینترنتی انجام بدین ؟ حتما 50 سال دیگه ... باز بگید چرا پیشرفت نمیکنیم

 

 

مجتبی

اول از همه اینو بگم که به همه نظرات شما احترام می ذارم اما خب سخن من رو هم بشنوید بد نیست.
من یک شهروند تنکابنی هستم یا بهتر بگم شهسواری!
دوستانی که از کمبود جمعیت غرب حرف می زنید این رو بدونید جمعیت ما خیلی هم کمتر از استان هایی مثل ایلام و خراسان جنوبی نیستش.
به نظر من جمعیت نمی تونه به تنهایی دلیل انجام نشدن این طرح باشه. همه خوب می دونیم یک دست های پشت پرده وجود داره که متاسفانه داره جلوگیری می کنه! نمی خوام چیزی رو به رخ بکشم اما خودتون بگید که درآمد گردشگری استان مازندران از کدوم شهرها تامین میشه؟ آیا شهری مثل نکا یا بابل گردشگر داره؟؟ وجود قطب گردشگری ایران در غرب مازندران نمی تونه یک دلیل محکم باشه؟ محرومیت ها و سختی های مردم زحمتکش این خطه دلیل محکمی برای انجام این امر نیست؟ دوستان من انیقدر با حس ناسیونالیستی به قضیه نگاه نکنید! مازندران میتونه در کنار استان جدیدی به حیاتش ادامه بده! امکانات ما هم آنچنان کم نیست. وجود یک بندر مهم (نوشهر) دو فرودگاه که یکی از اونها به زودی مدرن ترین فرودگاه خاورمیانه خواهد بود. شهرک های صنعتی متفاوت - پروژه بزرگ آزادراه تهران شمال- و ....
قضاوت با خودتان!

 

 

0-1-1-1

همین کم مانده شما غرب استانی ها بیایید و در رابطه با بـابـــل صحبت و کلنجار راه بیندازید !
ساروی جماعت پشت سر بابلی ها حرف میزنند واین دو شهر با هم رقابت دارند بابت این است که این دو شهر در یک سطح واندازه هستند ( البته در بعضی زمینه ها بـابـــل برتری دارد و در بعضی زمینه ها ساری ) ولی در مجموع با هم برابری میکنند ، دیگر قرار نیست شما غرب استانی ها که همه وهمهتان را با هم جمع کنیم ، از وسعت و بـزرگی و جمعیت و . . با شهرستان بـزرگ بـابـــل و حومه آن برابری نمیکنید ، از آب گل آلود ماهی بگیرید !
بنده به عنوان یک هم استانی ، به شما پیشنهاد میکنم که بروید و. با هم سن و سال های خود و هم قد و قواره خود رقابت داشته باشید ، نه یکی از بــزرگ ترین ، مهم ترین و کلان ترین شهرستان های شمال کشور که با جمعیتی بیش از 500 ، 600 هزار نفر در زمره کلانشهر شدن میباشد .
غرب استانی های بزرگوار !
استان شدن و استقلال پیدا کردن هم ارزونی خودتون . .شما چه گلی به جمال مازندران زیبای ما داشته ایید که از این به بعد داشته باشید !
در ضمن ، در تمامی استان های کشور به شهرستان های مرکزی و بـزرگ خود نگاه ویژه ایی دارند که در استان مازندران این قضیه شامل شهرستان بـابـــل میشود که نگاه ویژه ایی به آن داشت . علی رقم اینکه هنوز بـابـــل به آن جایگاه واقعی که باید دست میافت ، دست پیدا نکرد .
قضیه تغییر نام استان مازندران به استان بـابـــل بـزگ هم در آن حد و اندازه ها جدی نیست و شما نگران تغییر نام استان نباشید . یعنی اصلا به شما مربوط نمیشود که بخواهید دخالتی داشته باشید .
این 3 ، 4 خط آخر را در جواب آقایی با نام مستعار " غرب مازندران " نوشتم

 

 

بابلی

یکی از موانع استان نشدن غرب مازندران ناکافی بودن جمعیت منطقه غرب مازندران است.اگر مردم غرب استان مازندران آنقدر قدرت دارند بخشی از شرق گیلان را به استان جدید بیفزایند به احتمال قوی قابلیت استان شدن را خواهند داشت.اگر حریف گیلانی ها شوند.اگر با استان شدن غرب استان مازندران این منطقه پیشرفت می کند ما هم خوشحال می شویم.ما بخیل نیستیم.این منطقه در هر صورت بخشی از شمال است.بابل مثل بقیه شمال یک جهنم سبز است.باور کنید.

 

 

Ali.MT

یعنی واقعا برای سیاست گذاران ارشد این استان باید متاسف بود
چقدر ضعف چقدر کم و کاستی چقدر کوتاهی...
من خودم شرق استان می شینم و اصلا دوست ندارم استان ما دو تیکه بشه ولی اگه به زجر کشیدن و به زحمت افتادن مردمه که اصلا بزار استان 100 تا تیکه هم بشه!

یعنی چی.؟ مدیران نالایق نمی تونن این استان رو جوری مدیریت کنند که همه یک اندازه سطح رفاه داشته باشند .
اون صدا و سیمای "تبرستان" که اگر اسمش بشه صدا و سیمای "فقط ساری" خیلی بهتره
اون از خدمات دهی استانی که غرب استان رو به حساب نمیاره اینم از مشکلات مردم که برای یه نامه یا یه امضای ساده باید مثلا از رامسر تا ساری رو بیان و انجام بدن البته اگر آقایان در جلسه نباشند! (هرچند که رامسری ها همه میرن رشت تا کاراشون بهتر و سریعتر انجام بشه )

این چه وضع مدیریت استانه . وقتی یه استان با 3 میلیون جمعیت نتونه کارها و خدمات را حداقل از طریق الکترونیکی انجام بده که مردم راحت باشند وقتی آسایش و رفاه مردم غرب استان برای مسئولان اصلا اهمیت نداشته باشه چرا باید بندگان خدا به سختی بی افتند!؟
در زمانی که همه با اتحاد و یکی شدن به پیشرفت فکر میکنن ما به دلیل ضعف مدیران استان باید از هم جدا بشیم .. البته وقتی تخصص و تعهد جایش رو با استخاره و .. عوض کنه بهتر از این هم نمیشه انتظار داشت
همیشه عقب افتاده ایم ...

 

 

سید

شما سر انتخاب مرکز استان جدیدتون می مونید . حالا دنبال استانی شدنید ؟!

 

 

فرشید

بزودی با تاسیس استان جدید تبدیل به زیبا ترین وثروتمند ترین استان ایران خواهیم شد

 

 

سعید

مردم غرب مازندران بقدری در ایجاد تاسیس استان جدید مصمم هستند که بعید می دانم اگر به خواست قانونی انها توجه نشود کار به این اسانی هاحل شود ضمنا در جواب بابل بزرگ عرض نمایم که نمی دانم منظور شما از برستیز چیست این را می دانم اگر در اینترنت جستجو کنی می فهمی که هزاران نقطه زیبا و دیدنی جهان فقط بنام رامسر نامگذاری شده است .
بگدریم از مابقی شهرها اما بابل را در کجای دنیا می شناسند ما مشکل جمعیت هم نداریم جون گذشته از تمایل شرق گیلان برای الحاق به استان جدید منطق مرزی از قاعده جمعیت مستثنی هستند

 

 

غرب استانی

جناب " دیار بابـل بزرگ " اگر شما هم جای ما بودید و برای کارهای مخابرات و یا گاز و . . .این همه راه را طی میکردی تا به شهرهای مرکزی استان ( بابـل و ساری ) برسی و بعد کارت انجام نشود و آشفته و پریشان به شهرت باز گردی ، همین حرف های ما را تکرار میکنی . نمیکنی ؟
اصلا درست که بتابـل با حومه خودش توانایی استان شدن را دارد ولی ما کاری به شما بابلی هاو جاهای دیگر استان نداریم و فقط خواهان استقلال و جدایی هستیم که انشاالله از شما جدا خواهیم شد تا پیشرفت کنیم .
اگر ما هم جای شما بابلی ها بودیم و یکی از شهرستان های مرکز نشین استان بودیم که کلی بودجه و امکانات استانی را در اختیار داشتیم هرگز خواهان جدایی و استقلال نبودیم .
در ضمن از گوشه وکنار خبر میرسد بابلی ها میخواهند نام استان را تغییر دهند . .شما که انقدر عاشق مازندران هستید ، چرا میخواهید این کار را انجام دهید ؟ چرا میخواهید نام مازندران را تغییر دهید ؟ استان بابـل بزرگ چه معنی دارد ؟ اینکارها و این فعالیت ها چه چیزی را نشان میدهد ؟ جز حس ناسیونالیستی و جاه طلبی شما ؟
امیدوارم این مطالب بنده جاپ شود . نه اینکه از گذاشتن آن روی صفحه خودداری کنید . البته بنده میدانم که نظراتی که بر علیه مرکز نشینان محترم داده میشود حذف خواهد شد و فقط به به و چه چه را روی خروجی میگذارند .

 

 

علی

دوستانی که فاصله زیاد تا مرکز استان را دستاویز جدائی‌طلبی خود می‌دانند:امروزه روز این مسائل از ابتدایی‌ترین مسائل در جهان می‌باشد زیرا دیگرمانند گذشته نیاز به طی مسیر طولانی برای یک درخواست ساده و یا نامه اداری نیست بلکه ارتباطات مجازی واتوماسیون و دولت الکترونیک این مسائل را کاملاً حل کرده و شما فقط برای سیاحت به مرکز تردد نمایید.
درانتها یادآور می‌شوم با کوچک شدن بزرگی به دست نمی‌آید واز این تقسیم هم مرکز و هم شرق و هم غرب استان ضرر می‌کند ودر بزرگی نام استانهای پهناور دیگرگم می‌شوند عاجرانه خواهشمندم منطقی‌تر فکر کنید،همیشه جدایی آخرین راهه ممکن می‌باشد.

 

 

دیاربـابـــل بـزرگ

با تمام احترامی که برای یکایک غرب استانی ها قائل هستیم ، این نکته خالی از لطف نیست که غرب استان هیچگونه ویژگی و مشخصاتی برای استان شدن ندارد .
آخه یک منطقه برای استان شدن باید حداقل ویژگی ها و استاندارد های لازم را داشته باشند که بتواند استان شود یا نه ؟ مگر به همین آسانی و راحتی میتوان منطقه ایی را استان کرد ، آن هم 4 ، 5 تا شهرستانی که روی هم جمعیتی معادل 500 ، 600 هزار نفر دارند .
آقایان محترم غرب استانی ؛ این را بدانید حالا حالا ها و در چندین سال آینده نباید فکر استان شدن را داشته باشید و تلاشی در این زمینه انجام دهید .
اگر این طور باشد و هر کسی هرچه دلش خواست بگوید ، بابلی ها هم باید با حومه خودشان ( بـابـــلسر ، بندپی ، فریدونکنار و امیر کلا ) یک استان مستقلی را تشکیل دهند . این را هم بدانید که بـابـــل بـزرگ با حومه خود به مراتب بیشتر و با پرستیژ تر برای استان شدن میباشد تا غرب استان مازندران .
این گفتار بنده دلیلی نیست که بابلی های با شخصیت و بزرگوار خواهان استان مستقل و یا تغییر نام استان ، به استان بـابـــل بـزرگ میباشند . تمامی بابلی ها به مازندرانی بودن خود افتخار میکنند و هرگز نمیخواهند حتی یک لحظه از مازندران جدا شوند .

که مازندران شهر ما یاد باد . . همیشه بر بومش آباد باد

 

 

رضا

این چه استدلالیه برای تجزیه طلبی؟ از قدیم می گفتن چند چوب بهتر از یک چوب در برابر ناملایمات مقاومت می کنه.

 

 

شهروند بابلی

دوری مسافت غرب مازندران با مرکز مازندران موضوعی پذیرفته شده است.این حق غرب استانی های مازندران است که با تشکیل استان مازندران غربی مشکلشان در این زمینه حل شوداما یکی از مشکلات غرب مازندران نداشتن جمعیت کافی برای استان شدن است.

 

 

محمدحسین

من چندین بار از ساری به چالوس و نوشهر برای کارای مختلف اومدم ولی مشکلی نداشتم هم با تاکسی اومدم هم با ماشین شخصی

 

 

همکار خبرنگار

آقای بهرامی وقت و توان خودت رو بزار برای چیزهایی که ارزش داشته باشه . یه مثال است که میگه (( چو دانی و پرسی سئوالت خطاست )) شما و مدافعان دوتکه کردن مازندران خوب میدونید که امکان این موضوع وجود نداره اما معلوم نیست شما دنبال چه هستید که هر از گاهی آسیاب رو میچرخونید ؟ بسه دیگه . چهر تا نماینده که خوبه چهارصدتا نماینده هم داشته باشید مازندران دو تکه نمیشه .((( ستاد مازندران یکپارچه !!!!!)))

 

 

مجید فتحی

من خودم دوسال دانشجوی آزاد چالوس بودم و شرایط رفت و آمد سختی رو داشتم - چند بار آرزو کرده بودم ای کاش نهران قبولی میشدم چرا که رفت و برگشت از ساری به تهران برایم آسان تر بود دلم خوش بود در دانشگاه استان خودم قبول شدم از این بابت به غرب استانیها حق میدم اما نباید ابهت مازندران شکسته بشه

 

 

مفدم

همیشه اینطور بود که غرب استانی ها تحت فشار مرکز نشینان باشند و برای حتی کارهای ابتدائی باید راه دور و درازی را طی کنند و اگر خوا9هان استقلال هم باشیم متهم به جدائی طلبی شویم . این انصاف نیست . دوستان شرق و مرکز استانی خودشان را فقط یک روز به جای ما بگذارند و بعد خداوکیلی اظهار نظر کنند .

0111_بـابـــل

هه هه هه . .
شما که نه به داره ، نه به باره افتادید به جون هم بابت مرکز استانی ؟!
دیگه نگید چرا بابلی ها با سارویها مشکل دارند .
شما که هنوز حکم یه جوجه 20 روزه رو دارید، اینطوری میکنید ، وای به حال اون روز که سر و سامون بگیرید !
تا دنیا دنیاست ، مازندران استان ماست

 

 

ابراهیم

جناب نوشهری بزرگوار ، چرا از همین الآن بحث مرکزیت استان را شروع کردید ؟
بزارید جدا شویم بعد تصمیم می گیریم .
فرقی ندارد کجا مرکز استان باشد . این بحث ها را می کنیم چیزی به درد ما نمیخورد
چرا بهانه دست مرکز نشینان می دهید که به ما بخندند ؟

 

 

نوشهری

جناب کلانشهر بـابـــل ، اصلا کی گفته تنکابن میخواهد مرکز استان شود ؟
اگر استقلال پیدا کردیم اجازه نخواهیم داد تا تنکابن مرکز شود .
که اگر بشود آنوقت میشود قضیه بـابـــل و ساری .
با وجود بودن بـابـــل ، ساری مرکز استان است !
در ضمن ما تمام ویژگی های استان شدن را داریم و نیازی نیست شما ما را راهنمایی کنید .
چرا شما فکر می کنید فقط خودتان بـزرگ و پرجمعیت و دارای تمامی ویژگی ها هستید ؟
مگر غرب استان چه چیزی کم دارد ؟
ما می خواهیم استان شویم . همین

 

 

ساروی ریکا

ماندران تا ابد ماندران خواهد بود بدون اینکه یک وجب ا خاکش کم بشه

 

 

کلانشهر بــابــــــل

اصلا قبول که شما یک استان مستقلی شوید !
یک سوال : کدام یک از شهرستان های غرب مازندران توانایی مرکزیت و اداره یک استان را دارند ؟
مگر تنکابن به این کوچکی و کم وسعتی میتواند اداره کننده یک استان باشد ؟
این کارها و طرز فکرها خود را گول زدن است .
مانند کبک سرتان را کرده ایید در برف و از هیچ چیز خبر ندارید .
خودتان هم خوب میدانید و واقف هستید که فعلا توانایی و شرایط استان شدن را ندارید و این تلاش ها ، تلاش های بی جهت و بیهوده ایی بیش نیست .

که مازندران شهر ما یاد باد . و همیشه بر بومش آباد باد

 

 

محمدحسین

مجتبی آقا و دوستان غرب استانی!!! بنده از دنیا بی خبر نیستم ، من حرفم اینه دلایلی که آقای بهرامی تو مطلب ارسالیشون نوشتن دلیل جدایی نمیشه. اولا عرض کنم بنده چند ساله تهرانم و جدایی شما هیچ منفعت یا ضرری برای من نخواهد داشت دوما قدرت یه استان به وسعت و جمعیتشه که با این حرکت هر دو استان اسیب خواهند دید سوما مگه مرکز استان چقدر برتری نسبت به شهرستانهای دیگه مازندران داره که میگید حقتونو خورده؟(البته بغیر ترافیک و آلودگی) اگه منظورتون این چند تا کارخونست که به دلیل ارزونتر بودن زمینه که این منطقه بیشتر کارخونه داره، البته من منکر ضعفها نمیشم، ضعف صدا و سیما که من قبول دارم یا نداشتن جاده مناسب و امکانات ورزشی و اشتغال که اینا همش تو ساری هم محسوسه. در پایان یه نکته رو عرض کنم تو این دولت بیشترین مدیر غرب استانی تو کشور و استان اومدن وقتی اینهمه مدیر پر قدرت دارید و کاری براتون نکردن چطور میخواید با استان شدن پیشرفته بیشتری داشته باشید

 

 

فرزام

آقا از قدیم تنکابن و چالوس و رامسر جزو گیلان بوده و باید به گبلان برگردد نه اینکه استان جدید تاسیس شود
گرگان هم باید به مازندران برگردد

 

 

محمدرضا بهرامی

مدیریت محترم سایت شمال فردا
سلام و عرض خسته نباشید خدمت آن بزرگوار/بزرگواران
ممنونم از اینکه یاداشت مرا در خروجی سایت قرار دادید
و نشان می دهد که شما این آیه را قبول دارید که
"
فبشر العباد الذین یستمعون القول و یتبعون الاحسنه
خدا خیرتان دهد.
شمال فردا :
همکار عزیز ؛ قلم توانای شما همواره مورد استقبال مخاطبان " شمال فردا " قرار می گیرد .
قطعا حجم بالای نظرات ارسالی و قابل تامل کاربران ما تایید کننده این موضوع می باشد .
محفوظ باشید .

 

 

مجتبی

محمد حسین آقا!!! شما کلا از دنیا بی خبری!!! چرا همه چی رو با خودت مقایسه می کنی!

بیژن خاوری

این غربیها و شرقیهای متعصب , به این چند کلام حرف عاقلانه اقا مجتبی را هم توجهکی بکنند

Ehsan
جان , مثل اینکه پایتخت رو با مرکز استان اشتباه گرفتی . ولی اخرشو خوب اومدی

این اقا فرزام هم که خیلی از قافله پرته!!!!

مخاطب ک ل ا ن شهر بابل , و با عرض پوزش از همه بابلیهای عزیز
مثالی اختصاصی مخصوص این بابلی کامنت گذار و پر مدعا . در یک فضای دویست متری , گاه هزارتا گوسفند نگه میدارن و میشه اغل , و گاه یک سالن 50 متری میشه محل اجلاس اندیشمندان . فلذا میبینی که از نظر کمی و کیفی به هم قابل مقایسه نیستند . و خود بخوان حدیث مفصل.....

ساروی ریکا : سنار بده اش ............

نوشهری و همشهری عزیز , کاش ان دو جمله اول را به رشته تحریر در نمیاوردی , تا درخشش دو جمله اخرت چشمها را خیره میکرد .

و ابراهیم جان هم از همان ادمی روشنه غرب مازندرانیست .

جناب 0111 بابلی
بهتر است شما را بارفروش دهی و یا بارفروش و یا ما مطیری بخوانیمتان ,که عقبه خودتان را هم بخاطر بیاورید .
اخه ادم عاقل , همین چند سال پیش نبود که(سال 68) که بابلسر ازتون جدا شد . چرا ان موقع رگ گردنتون نزد بیرون؟؟؟ و شاید خواب بودید .
اره عزیز جان برادر اخوی , شما خودتونو نتونستید حفظ کنید .و ان جوجه(بابلسر) بزرگ شد و مستقل , انوقت میخواین با این شعارها استانو حفظ کنید؟؟ کافیه............ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چالوسی عزیز ,آدم عاقل و خردمند که شاخ و شونه نمیکشه و حق رو به حقدارش میده ,مواظب سخنانت باش که موجب ضعفت و دلسردی همشهریانت نشه ,باریکلا پسر خوب

مجتبی جان : اوایل جمله هات قیلی قشنگ و فریبنده است و اخرش میزنی همه چیزو خراب میکنی , اخه چرا از استحقاق گفتی؟

شمالی عزیز و دلبند , اول بزارین برادریمون ثابت بشه , بعد روی ارث و میراث دعوا کنید .

قابل توجه ساروی عزیز : تکرار مکررات , کرگان شما بزرگ شد و مستقل , بابلسر بابل بزرگ شد و مستقل , خراسان خیلی بزرگ بود و شد مستقل , اذربایجان خیلی بزرگ بود و شد ند مسقل وووو و غرب مازندران هم بزرگ شد و یا داره میشه که بشه مستقل , شما نگران نباش , باشه گلم !!

در خاتمه به عرض عزیزان کامنت گذار و صاحب نظران و مهمانان میرسانم که این استقلال دیر یا زود , به همت مسئولین ذیربط اتفاق خواهد افتاد . بهتر است که این تعصبات را کنار گذاشته و در بالا بردن توان اقتصادی , و به تبع ان فرهنگی و امنیت و اسایش جمعی همت کنیم و از اتش حسد و نفاق ,پرهیز

 

 

مامطیـرکبیر مازندران

توریست و مسافر خیز بودن غرب مازندران ارزونی خودتون و همشهریاتون .
ولی این رو بدونید به هیچ عنوان نمیتوانید استقلال پیدا کنید و استان شوید . در واقع نمیگذارند که استانی مستقل تشکیل دهید .
همان یک باری که گلستان جدا شد برای هفت پشتمان کافیست ، شما دیگر نیازی نیست جو گیر شوید و ادعالی استقـــلال کنید !
آخه اگر 40 درصد شرایط استان شدن را داشتید خیالی نبود ، درد ما اینه که هیچگونه شرایط و ویژگی استان شدن را ندارید و دم از استقــلال میزنید !
چرا برای توجیه این کار بیخود میگویید بابلی ها برای گرفتن و داشتن پست و مسئولیت در غرب مازندران مخالف استان شدن هستند ؟!
مگر استان خراسان جزئی از مازندران است ، که از استاندارش گرفته ( مهندس ابوطالب شفقت ) تا دیگر مسئولین طراز اولش بابلی هستند ؟
مگر استان سمنان جزئی از مازندران است که از استاندار گرفته ( مهندس راهی ) و مسئولینش تماما بابلی هستند ؟
چرا راه دور برویم ؟ همین استان همسایه ( گیلان ) که شما دوست دارید به آن ملحق شوید ! مگر جزئی از مازندران است که از استاندارش گرفته ( سردار سعادتی ) تا مسئولینش بابلی هستند ؟
این حرف های شما که بابلی ها دوست دارند غرب مازندران جزئی از مازندران بماند تا مسئولیت داشته باشند ؛ جز خرافات و کوته فکری شما چیز دیگری نیست .
چه بسا با استان شدن غرب مازندران ، استاندار و دیگر مسئولینش بابلی باشند و از این حیث بابلی ها سود ببرند ولی حرف ما چیز دیگری است که اجازه نمیدهیم شما استان مستقلی شوید . دوست نداریم بیش از این بر پیکر نیمه جان مازندران ضربه ایی وارد شود و مازندران بیش از اینها دچار عقب ماندگی و پسرفت شود .
پس این را آویزه گوش خود کنید ای مردمان غرب مازندران زیبا :
شما به هیچ عنوان توانایی و قدرت استان شدن و اداره یک استان را ندارید . نشونش به این نشون که از همین الآن سر مرکزیت استان با هم مشکل و کلنجار دارید !

قضیه تغییر نام استان ، به استان بـابـــل بـزرگ که دوستان غرب استانی از روی بغض و کینه به آن اشاره کرده اند هم شایعه است و بنده به عنوان یک شهروند بابلی با این تغییر نام کاملا مخالفم و دوست ندارم نام استانم تغییر کند .

نام استان تا ابد مازندران خواهد ماند ، نه استان بـابـــل بـزرگ

از مدیریت محترم سایت وزین شمال فردا هم درخواست دارم این قبیل نظرات را که بوی دشمنی و انزجار میدهد را به تصویر نکشد .

 

 

بیژن خاوری

در جواب محمد حسین خان که اصرار دارند پاسخی در خور درکشون داده بشه
اول که با تاکسی اومدی. در طول راه خواب بودی و حالیت نشد . بعد که به شخصی(حالا معلوم نیست که ماشین خودت بود و یا کرایه) بهرحال انقدر مات و مبهوت جذبه های منطقه بودی که اصلا نفهمیدی کی رسیدی.
در کامنت دوم: دوری را بهانه دونستی و دنبال کمبودها میگشتی و اینکه در سال چند بار به ادارات کل نیاز و شما 30 ساله که نیاز به ادارات پیدا نکردی و حتی ادرسشون را هم بلد نیستی.
اول اینکه نشاندادی که این قضیه یه جورایی مور مورت کرده و طاقت نیاوردی سکوت و منطقی فکر کنی.
دوم اینکه گذر خیلیها به ان ادارات نمیخوره , چون نه به گروه خونشون میخوره و نه به شغل و به تبع ان ,گرفتاریشون . مثلا رسیدگی و تصمیم گیری و اعتراضیه ها و استعلامهای کلان اقتصادی و صدها پرونده در روز , از سراسر استان به چم حقیرانه شما نمی اید .
سوم اینکه قرار هم نیست همه ادرس ادارات کل را بدونند , مگر اینکه در بن بست و پیچ و خمهای ان ,بالاجبار گیر بیفتند . و شما هم حتمآ شغلت طوریه که مسیرت تا اخر عمر بدانجاها نخواهد افتاد . قرار نیست که پوست موزی که دیدیم و یا پرت میکنیم و یا میکنند , چون در مسیر ما نیست, برش نداریم و به دیگران هم بگوییم که برندارن.
اره عزیزم : همانطور که گفتم , هر بچه ای بزرگ میشه و برای استقلال و تشکیل خانواده و اینکه نشون بده که بزرگ شده , هی بهونه در میاره که استقلال پیدا کنه .
ایا فکر نمیکنی که دیگه بزرگ شده و نمیشه جلوی استقلال خواهیشو گرفت ؟؟؟؟؟

 

 

محمدحسین

دوستان هم استانی (بقول خودتون غرب استانی! ) خصوصا آقای خاوری، من دو تا کامنت گذاشتم، لطف کنید جواب دومی رو هم بدید!

 

 

ساروی

به نظرم غرب استانی ها همچون تنکابنی ها و رامسری ها و چالوسی ها و...راه خطایی را دنبال می کنند.مگر فاصله رامسر تا ساری چقدر است.در سال چند بار کارشان به ادارات کل استان می افتد.اکثر مردم شاید سالی یکبار هم با ادارات کل استان کاری نداشته باشند.تکه کردن استان زیبای مازندران کار درستی نیست.غرب استان مازندران مثل مرکز و شرق استان است و مردم غرب استان مازندران هیچگونه مزیتی بر دیگر هم استانی ها ندارند که امکات بیشتری می خواهند.مگه بقیه مردم استان چقدر امکانات دارند.

 

 

شمالی

در صورت استان شدن مازندرانی بهترین گزینه شهر چالوس می باشد.چالوس تمام قالبیت مرکز استان مازندران غربی آینده را دارد.چالوس هم از نظر جمعیت و هم از نظر توریستی و گردشگری و هم از نظر معروفیت و هم از نظر سوق الجیشی از شهر هایی نظیر تنکابن(شهسوار) و رامسر و نوشهر و عباس آباد بیشترین قالبیت را دارد.امیواریم مازندران غربی هرچه زودتر تشکیل گردد.

 

 

بیژن خاوری

در ادامه, علی آقا : به جهاتی ,بعد مسافت را درست کفتی , لیکن اینها بهانه استقلال است و خروج از مدیریت تعصب مآبانه غربیانی مثل همین از دیار بابلیها

نظر غرب مازندرانی باید مورد توجه این شرقیهای کامنت گذار ناسیونالیست قرار بگیره که به چه استدلال ساده ای جوابشونو داده

به فرشید خان عزیز , باید از بکار بردن جمله و کلماتیکه موجب حسد و نفاق میگردد , پرهیز کرد و هرکس را باید به اندازه تعقل و تفکر و استعداد خودش ازش انتظار داشت . و وجود این نعمت خدا دادی نباید موجب فخر گردد , زیرا بودن و خلقت ما در این بهشت روی زمین , به جبر بود , نه اختیار

آقا سید : شما حرص نخور چون ....... . غربیها با مرکزیت آنهم کنار میان!!

Ali .mt:
جوش نیار عزیزم ,جریان اب رودخونه مسیر خودشو طی میکنه , چون باید که به دریا برسه . و این به انحراف کشوندن و سد کردنها و به مسیری خاص هدایت کردن ,فقط زمان رسیدن به مقص رو طولانی میکنه , ولی بالاخره میرسه به همانجایی که باید برسه.

بابلی عزیز : به اصطلاح عوامانه , دمت گرم . همه ایرانی هستیم و ایران وطن ماست . ما باید از منافع دیگر هموطنان در جای جای این اب و خاک حمایت کرده و حفض امانت کنیم و انان نیز از منافع و مرزهای ما.
هیچ فرقی نباید بین شرق و غرب ,شمالی و یا جنوبی قائل شد .

0-1-1-1:
بزرگی به سن نیست , هست؟
محاسن سفیدی و فرتوتگی نیست , هست؟
یکی از جوانی چو گوساله است
زمان بزرگیش گاویست, نیست؟
یکی کره خر زاده شد بهر زیست
همه عمر کارش علف خوارگیست
یکی را خردمند ارد جهان بهر زیست
همه عمر او بهر یک خدمتیست
بزرگی به عقل است , نه بر سن و ریش
تواضع به رفتار نوعی عاقلیست
بزرگی نه بر هیکل و قدمت است
نه بر ثروت و مال و یا منصب است
بزرگی به عقل است , نیست؟
به رفتارو کردارو مردیست, نیست؟

این بخشی از شعرو ور منه که شید کاملشو برات فرستادم
همه نگاهات ناشی از خود بزرگ بینی و نشئت گرفته از عقده های روانیست

 

 

بیژن خاوری

جناب مقدم : وقتی پای منافع پیش میاد , اعتقاد و باور به خدا وکیلی کم رنگ میشه .

جناب محمد فنجی : موضوع ابهت و یا بی ابهت و یا کم ابهت کردن مازندران نیست , بلکه باید باور داشت که تولدیست و نوزادی که شاهد بزگ شدن ان بودیم و امروز انقدر بزرگ شده که به استقلال برسد . بنابراین این استقلال را باید به ان داده بشه .

مخاطب همکار خبر نگار : بوی سوختگی از این مانیتور ها هم به مشام میرسه . جای تاسفه که خودتو همکار خبرنگار میدونی ,چون شغلت با این تعصبت مغایرت داره . و اینقدر عقلت نمیرسه که بزرگ شدن , جبره , نه اختیار.

به محمد حسین خان : انقدر حواست نیست که موضوع بعد مسافت و اتلاف وقت و خطرات احتمالیه ؟ انوقت میگی که هم با تاکسی (شهری یا تلفنی) و ماشین شخسی اومدی و برات سخت نبود ؟؟ عجب جونی داری .

به شهروند بابلی : قربون ادم چیز فهم ,... سر انهایی که با تعصب (نه منطق) به این قضیه نگاه میکنن . درسته عزیز من , شرایط مهیا خواهد شد و این اتفاق قانونآ خواهد افتاد.

اقا رضا : مشاالله ماشاالله که چما هم چه استدلالی دارید . ماشاالله به اینهمه هوش . هر سخن جایی , و هر نکته مکانی دارد . اقا رضا , میتونی دنبال مصداق مثالت جاهی دیگه بگردی.

از دیار بابل بزرگ : خود بزرگ بینی از تمام کلماتت میباره و هنوز نفهمیدی که بزرگی به قد و قواره و هیکل نیست . هنوز متوجه نشدی که بزرگی به عقل و شعور است که در رفتار و گفتار و کردار , خودشو نشون میده . تا حالا ندیدی که فیلی عظیم الجثه تابع کودکیست . ووو فلذا به دیار بابلت نناز که یک کارخانه یک مدیر داردو پنجاه کارگر که تابع مدیرند . لطفا به خودت و ان اورکت و نیسانت نناز که ممکنه مانع پیشرفت فکریت بشه . اره عزیز بابلی , شما از حقوق خودت دفاع کن و با حق طلبی همسایه و فامیلت مخالفت نکن .

 

 

سمانه.رامسر

باید هم بابلی ها مخالف جدا شدن غرب مازندران باشن چون بهترین جا واسه اشتغال خودشون رو از دست می دن. دیگه کی بیاد تو رامسرو تنکابن مدیر و مسئول بشه!!!!! اونا نگران این هستن که موقعیت شغلی خودشون رو از دست بدن.
امیدوارم این تلاش به نتیجه برسه و غرب مازندران یک استان جدا بشه

 

 

مجتبی

متاسفم برای آقای بابلی!!! همچنین برای هم استانی آینده ام (نوشهری) چرا سوژه دست شرقی ها می دهید! مرکز هر کجا باشد مهم نیست مهم جدایی هستش! اگه اینجوری بینمون اختلاف باشه عمرا بتونیم کاری بکنیم دوست من! در ضمن اینکه کدوم شهر مرکز بشه رو ما انتخاب نمی کنیم اون باید کارشناسی بشه که بعید می دونم نوشهر استحقاقش رو داشته باشه!

 

 

چالوس

چالوس سرور مازندران غربی

 


اما و اگر ها یی در استانی شدن غرب مازندران

 

نیک می دانیم که مسئله استانی شدن غرب مازندارن ،دارای سابقه طولانی است و با اسناد و مدارک موجود ،این خواسته را می توان به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت داد.با این وجود ،هر از چند گاهی ،این آتش نیمه افروخته شعله بر می فروزد و تیزی گرمایش افرادی را به تکاپو وا می دارد و دوباره در بستر خاکسترها پنهان می گیرد تا  نیروی از دست رفته خویش را باز یابد.

در این میان شاید این سوال مطرح شود که آیا موضوع استانی شدن غرب مازندارن ،توسط افراد خاصی مطرح می گردد ،و آیا در پشت طرح این موضوع اهداف خاصی مطرح است و در مقابل مخالفان این موضوع چه کسانی هستند و دلایلشان برای طرد ادعای فوق چیست؟مخالفان چه طرحهایی دارند که خود را دلسوز مردمان غرب مازندارن می دانند و نهایتا حرف دل مردمان غرب مازندران که همانا صاحبان اصلی این اقدامات هستند چیست؟

پر واضح است که طرح و پیگیری مسئله ای ،آنهم بعد از گذشت زمان سی و اندی سال قدمت، نمی تواند توسط افراد خاصی دنبال شود و شبهاتی مانند مسئله زمین خواری و ... به مثابه پاک کردن صورت مسئله برای فرار از واقعیت است که توسط مخالفان طرح تشکیل استانی جدید مطرح می گردد و با اندکی تامل می توان پاسخ هایی بسیار مطلوب و محکمه پسند به آنها داد.

باید گفت طرح تشکیل استانی جدید در خطه غرب مازندران ،علی رغم ادعاهای موجود مخالفان و موافقان ،امری نهادینه شده در میان توده عظیم مردم این منطقه است.برای استدلال آن کافی است در پای صحبتهای تک تک مردمان این منطقه ،از کشاورز و دامدار و بی سواد گرفته تا دکتر و مهندس و دانشجو و دانشگاهی ،بشینی و بدون هیچ گونه ذهنیتی قضاوت کنی ؟سپس خود به این سوال پاسخ خواهی داد که آیا این طرح توسط افراد خاصی با انگیزه ها و منافع شخصی مطرح می گردد یا حرف دل مردم است.

موضوع استانی شدن غرب مازندران آنچنان جدی در میان مردم مطرح می شود که برای انتخاب نامزدی در هر یک از انتخاباتهای شهرستانی ،اولین موضوع مطروحه و تعهد پیگیری نماینده ،مسئله استانی شدن غرب مازندران می باشد.

از جهتی دیگر می توان به جایگاه فرهنگ ،قومیت ،لهجه و حتی نحوه برخورد مردم غرب استان اشاره کرد که تفاوتهای بارزی با دیگر مردمان این استان دارد.در جواب به رد این ادعا توسط مخالفان باید گفت هیچ گونه جایگاهی برای مردمان غرب استان مازندارن در چارت مدیریتی و تاثیر گذار استان خصوصا صدا و سیما که باید پایگاه محکمی برای زنده نگه داشتن ،فرهنگ و گویش است در نظر گرفته نشده است.متسفانه مردم غرب استان مازندارن شاهد تماشای برنامه هایی از سیمای مازندارن هستندکه بدلیل عدم فهم لهجه موجود بصورت پانتومیم  برایشان اجرا می شود.(تلفظ گویشی متفاوت با گویششان).این ادعاها را می توانی از هر شخصی که به صورت کاملا تصادفی از مردمان غرب مازندران انتخاب شود شنید.

صور دیگر بررسی استانی شدن نیز کاملا مشهود است.بعد مسافت این شهرستانها از مرکز استان است که حتی با ایجاد فرمانداری ویژه (ایجاد اسمی کاملا ناشیانه برای رد خواسته های مردم) کاری برای حل نمودن مشکلات مردم طراحی نشد.برای نمونه می توان به نشست بخشداران استان مازندارن در رامسر اشاره کرد که مدیر کل امور روستایی استان مازندارن از این که مسافتی طولانی را از مرکز استان به شهرستان رامسر برای تشکیل جلسه عزیمت کرده ،انتقاد کرد و از خطرات جانی و خستگی برای خود و همکارانش سخن گفت ولی متاسفانه به این سوال پاسخ نداد که چگونه مردمان این شهرستان برای امضای نامه هایشان و تایید کارهایشان توسط مسئولین استان مجبورند هر روز این مسافت را طی طریق نمایند و گاها بی نتیجه بازگردند.

و اما پاسخ نگارنده مطلب به مدعیان یکپارچگی استان مازندارن و مخالف تشکیل استانی جدید باید به عرض برساند ،موضوع استانی شدن غرب مازندارن یک خواسته مردمی است ,و لذا شایسته است یا به خواسته های مستقیم خود مردم استناد شود که همانا باید چنین باشد و یا کسانی که بر خواسته از رای و نظر همین مردم ، مانند نمایندگان آنها در خانه ملت و یا در شوراهای شهر ،و دیگر نهادهای مدنی البته در چارت قانونی و میزان وظایف آنها باشد.البته این نیز جای یادآوری دارد که نهادهایی که مدیران آن منصوب می شوند بنابر حکم انتصاب مجبورند از مافوقشان تبعیت کنند و برای راضی نگه داشتن مافوقشان گاهی اوقات حتی حاظرند خواسته های بحق مردم را نیز نادیده بگیرند که البته در این جا خداوند نظاره گر است و حق مظلوم را می گیرد زیرا مردم این خطه از بهشت خدا معتقدند وعدالله الحق/.

تامل بر یاداشتهای یک نامزد انتخابات

در هنگام کار با اینترنت و استفاده از نرم افزار ورد در یکی از کتابخانه های شهرستان رامسر ،مطلب تایپ شده ای بر روی صفحه کامپیوتر ،توجه مرا به خود جلب کرد .

این فکر از ذهنم عبور کرد که بعضی اوقات کلاغی به انسان شیوه دفن میت را یاد می دهد و شاید بعضی اوقات دیگر دانش آموزی به نامزد انتخاباتی که سالها در سمت اجرایی  نظام فعالیت داشته است.

 

به نام خدا

با عرض سلام خدمت دانش اموزان عزیز من امیر حسین ...فرزند محمد رضا ...هستم . اگر به من رای دهید من سعی می کنم که مدرسه ی بهتر و خوب تری داشته باشیم.نمی دانم من لایق این کار می دانید یا نه .البته من از همه بهتر نیستم. می توانید دیگران را انتخاب کنید و  به ان ها رای دهید.

    با تشکر امیر حسین ... .