پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

مشکل جدی جوان امروزه چیست؟

                                                                                                                                                                                                                                                                    

خوشبختانه درصد بسیار بالایی از جمعیت کشور مان را جوانان تشکیل  می دهند و این در حالی است که مسئولین ما هر روز برای  از بین بردن مشکلات پیش روی جوانان  وعده های  بی نتیجه می دهند که از ذکر تک تک آنها خودداری می نمایم.

یکی از دغدغه های بسیار جدی که نسل جوان در دوران بلوغ  سنی خود و گاها خیلی زودتر از اینها بدان می پردازد موضوع آشنایی با جنس مخالف است که امری بسیار بدیهی است.متاسفانه نگاه نادرست به این موضوع و ایجاد تنش در این زمینه گاهی به هنجار شکنی هایی  مبدل می شود که کار را بسیار دشوار می سازد.

باید در نظر داشت که چه بخواهیم و چه نخواهیم ارتباط میان جنس مخالف برای ازدواج ،رابطه کاری و...  به وجود می آید و چه بهتر است الگویی طراحی شود تا  بدون زیر پا گذاشتن ارزشهای جامعه و اصولی که جامعه بدان پایند است به این نیاز چراغ سبز نشان داده شود.

به نظر نگارنده این موضوع که طرحی هدفمند برای ایجاد این ارتباط ها به وجود آید  باید در صدر مسائل برای کسانی قرار گیرد که دلشان می خواهد برای حل مشکلات جوانان جامعه قدمی برداشته شود.

پرواضح است که اگر به جوان دانشجو در محیط دانشگاه  سازوکاری ارائه شود تا برای تشکیل زندگی آینده ی خود در محیط علمی برنامه ای طرح ریزی نماید تا همسر خود را تهیه نماید دیگر به خود اجازه نخواهد داد که وقت باارزش خود را صرف روشهای هرزه  و پر هزینه و خطرناکی برای انتخاب همسر آینده خود نماید ، به موازات آن شاهد ایجاد مامن امنی از طرف جوان برای زندگی آینده اش خواهیم بود

مسلم است که اگر سازو کارهای مناسبی برای این آشنایی ها به وجود آید و از طرفی خانواده ها که باید تکیه گاه مناسبی برای جوانان باشند درست انتخاب کردن و درست ارتباط برقرار کردن را  به فرزندان خود بیاموزند هرگز شاهد رشد نگران کننده طلاق ها و عدم تفاهم ها در جامعه مان نخواهیم بود.

با این وجود وبا بررسی این مشکلات متاسفانه تفکری بر جامعه ی ما حاکم است که به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک می نماید و برای ارائه فکری مناسب برای ایجاد ارتباط و آشنایی مناسب جنس مخالف جوانان ،در پی آن هستند که هر چه بیشتر این ارتباط ها را کمتر نمایند و در این فکرند که جوانان  این برهه همانند پدربزرگ ها و مادر بزرگهایشان که فقط سر سفره عقد همدیگر را می دیدند  عمل نمایند که  غایتی دست نیافتنی است.

 

 

دل داده را ملامت گفتن چه سود دارد؟

 

 

من بیدی دیدم که کارش به جنون کشید. چشم هایی که می سوخت و دل هایی که می شکست. لب های که خشک می شد و تن هایی که کبود. راستی، من کارگری را دیدم خسته و فرتوت با لباس های مندرس و کفش های خاک آلوده. کیسه ای در دست، به گمانم رنج هایش را پنهان از دیگران با خود حمل می کرد. من کارگری اندوهگین را دیدم که دست خشونت، تن خسته اش را نوازش کرده بود تا بار زندگی را فراموش کند. می گفت رهگذری هستم بیگانه با همه کس و همه چیز. و نمی دانست چرا نسبت به او خشم گرفته اند. من پیر مردی دیدم که سنگینی سرنوشت کمرش را و دست های سرگردان سرش را شکسته بود. من دیر زمانی است که صدای ریختن برج و باروی باورهایی را که زمانی پولادین می نمود، می شنوم.  

پای دلم تاول زد از این همه مسافت سخت، سنگدل و بی رحم. از آسفالت هایی که چنین سردند و مشت هایی که چنین بی پروا فرا می روند و بر چهره ای فرود می آیند. من دلم می گیرد از این همه نفس های به شماره افتاده و چهره های غمگین و می ترسم از این همه نفرت، از این همه فاصله، از این پرتگاه.. فریادهای خشن، چه گوش خراش اند و نعره های مستانه چه دل آزار. ما همه یک تن بودیم. آری یک تن. بودیم. بودیم و بودیم.  

    دارد هوا روشن می شود. شب، چه طولانی بود و طولانی. تمام شب را سکوت کردم. سکوت و سکوت. موسیقی گوش کردم و موسیقی و باز هم موسیقی. احوال پریشان، به سامان نشد که نشد. اما دارد صبح می شود. حالا خورشید کم کم می آید.  

و موسیقی ادامه دارد:

خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان /کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان

بر عقل من بخندی گر در غمش بگریم/کاین کارهای مشکل افتد به کاردانان

دل داده را ملامت گفتن چه سود دارد/می​باید این نصیحت کردن به دلستانان

دامن ز پای برگیر ای خوبروی خوش رو/تا دامنت نگیرد دست خدای خوانان

من ترک مهر اینان در خود نمی​شناسم/بگذار تا بیاید بر من جفای آنان

روشن روان عاشق از تیره شب ننالد/داند که روز گردد روزی شب شبانان

باور مکن که من دست از دامنت بدارم/شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان

چشم از تو برنگیرم ور می​کشد رقیبم/مشتاق گل بسازد با خوی باغبانان

من اختیار خود را تسلیم عشق کردم/همچون زمام اشتر بر دست ساربانان

شکرفروش مصری حال مگس چه داند/این دست شوق بر سر وان آستین فشانان

شاید که آستینت بر سر زنند سعدی/تا چون مگس نگردی گرد شکردهانان

 

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد؟

  

 

 *ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون *  

 هرگز کسانی را که در راه خدا کشته می شوند مرده مپندار،بلکه زندگانند که در نزد خدا روزی می خورند.   

 

 چه کسانی می توانند زنگارغم از چهره ی این شهدا بزدایند؟؟

رامسر،شهری که از فقدان بخشدار رنج می برد.

 

بخش، یک واحدی از تقسیمات کشوری است که متشکل از چند دهستان می‌باشد. اداره هر بخش به عهدۀ یک مأمور وزارت کشور بنام بخشدار محول شده است که از بین مستخدمین رسمی یا فاقد سابقه خدمات دولتی به پیشنهاد فرماندار، تأیید استاندار و حکم وزیر کشور انجام می شود. بخشدار تابع فرماندار بوده و بر طبق دستور و تعلیمات او انجام وظیفه می‌کند و در حیطه و حوزه مأموریت خود، دارای وظایفی است.

بخشداران در قلمرو مأموریت خویش به عنوان نماینده عالی دولت ، مسئولیت اجرای سیاست های عمومی کشور و در ارتباط با ادارات مؤسسات و شرکت های دولتی و سایر دستگاه هایی که به نحوی از بودجه عمومی دولت استفاده می نمایند.

اهم وظایف و اختیارات بخشدار،مسئول پیگیری در برقراری حفظ و نظم و امنیت بخش،هدایت و نظارت بر عملکرد شورای تأمین بخش و مسائل امنیتی و سایر دستگاههای اجرائی و محلی،نظارت بر حسن اجرای قوانین و مقررات در حوزه استحفاظی بخش،نظارت بر حفظ و حراست از منابع طبیعی و محیط زیست و استفاده بهینه از منابع و امکانات بالقوه و موجود می باشد.

رامسر 70 هزار نفری برطبق آخرین تقسیمات کشوری از یک بخش مرکزی و4دهستان و دو شهر تشکیل شده است.بخش مرکزی تنها بخش شهرستان رامسر می باشد.با وجود حساسیت موجود دربخش وظایف بخشدار ، متاسفانه این سمت حدود 8-7 ماه پس از ارتقای جناب خلعتبری به سمت معاونت فرماندار شهرستان رامسر همچنان بی مدیر مانده و  با سرپرست اداره می شود و  گویا اینطور به نظر می رسد که فراموش شده است. فرماندار بومی مان را چه شده است که با توجه به ظرفیت بالا و قوی نیروهای رامسری حتی در سطح ملی پس از گذشت حدود 3 ماه و اندی از انتصابشان برای پستی که همجوار وی می باشد مدیری انتخاب نمی کنند؟

عدم انتخاب بخشدار در این برهه طولانی انتظارات مردم شهرستان را برای انتخاب برتر بالا می برد ،چرا که مردم انتظار دارند پس از گذشت این مدت طولانی باید دقت نظر  و بررسی های زیادی انجام شده باشد تا بخشداری قوی معرفی گردد/.

43 مورد از وظایف یک بخشدار را در لینک ذیل بیان نمودم تا شاید مسئول مربوطه به خود آید و این پست مهم را از بلا تکلیفی بیرون آورد.

وظایف و اختیارات بخشدار

انتخاب بهترین

سلام  مخاطبان عزیز پوزخند

مرا در انتخاب بهترین گزینه یاری رسانید.

لطفا نظرتان را در مورد حذف یا ادامه ی کارم در پوزخند ، در نظر سنجی کنار وبلاگم بیان فرمایید.

منتظر جوابتان به درخواستم هستم.

سپاسگزارم/.

چرا پوزخند رامسری دیگر پوزخند نمی زند؟

خبر رامسرنیوز که به نقل از وبلاگ پوزخند نوشته بود: پایان کار پوزخند را خواندم، نمی دانستم خوشحال باشم یا ناراحت ،خوشحال باشم یا ناراحت 

 باشم و یا خنثی!       

                                                          

پسر جوانی مانند محمدرضابهرامی دست به قلم می شود و رویدادهای رامسر را زیر ذره بین نگاهش می برد و احساس می کند که با این کارش خدمت صادقانه ای به شهرستانش انجام می دهد. 

پس از شوروحال فراوان به ناگاه این مطلب را در پست های وبلاگش قرار می دهد. 

دوست داشتم با این جوان تماس بگیرم و علت این تصمیمش را جویا شوم اما امکان این کار برایم فراهم نشد و به همین دلیل مشغول نوشتن این مطالب شدم تا مراتب تاسف خود را بیان کنم. 

هر روزی که می دیدم یک وبلاگ از طرف رامسری ها شروع به کار می کند خوشحال بودم چون فعالیت اینترنتی رامسری ها نوید افق های روشنتری را به ما می دهد البته اگر در چارچوب موازین تعریف شده باشد و به همین دلیل هم خیلی طبیعی است که با پایان کار یکی از آنها هم از خوشحالی در آیم. 

خیلی علاقه مندم که آقای بهرامی با قلم شیوایش دلیل این کارش را برای ما توضیح بدهند. 

از رامسرنیوز می خواهم این نوشته ها را در دید خوانندگان خود قرار بدهد تا دیگران هم اگر نظری دارند برای ما بنویسند و آقای بهرامی هم دست به قلم شود و برایمان بنویسد. 

جا دارد که از رامسرنیوز و همه سایتهای رامسری بخاطر اصلاع رسانی به ما رامسری ها تشکر کنم.  

قربان شما

محمد میرباقری  

به نقل از سایت رامسر نیوز 

============================ 

جناب آقای میر باقری 

سلام علیکم 

 متشکرم از دغدغه تان نسبت به شهر عزیزمان  و مسائل و اتفاقات این قطعه از بهشت زمینی خدا/ 

ایمل بنده mtb_math@yahoo.com 

و شماره تماسم 09368662311 

چشم انتظار راهنماییهایتان هستم بزرگوار/

 

 

یک نظر از خواننده سایت رامسر نیوز راجع به حذف وبلاگ پوزخند

خوب حتما ایشان هم جریان انحرافی تو ذهنش می پروراند دیگه !
خدای نوشته هاش تند بود ولی زیادی لوس می کرد این و وبلاک فریاد رامسر زیادی شلوغ کاری می کنند. یه چیز از کل نوشته ای اقای بهرامی برداشت کردم اینه که . موضع شفافی نداشتند ایشان .  

وحیدی  

=================================== 

جوابیه مدیر وبلاگ 

جناب آقای وحیدی  

سلام علیکم  

ممنون از اظهار نظرتان .

به خاطر داشته باشید که افکار و آراء مردم متفاوت است و انتظار نداشته باشید همه انسانها به یک شیوه فکر کنند. 

و همچنین نباید گمان کرد که هر کس با ما نیست حتما علیه ماست.

پایان کار پوزخند

سلام مخاطبان عزیز پوزخند

یکسال از زمانی که پوزخند زدم می گذرد.

هی پوزخند زدم و زدم و زدم...

اما چه؟

دیگر علاقه ای به پوزخند زدن ندارم.

در آینده بسیار نزدیک این وبلاگ حذف می شود.

بدرود