پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

روزمرگی؛ بلای جان روابط عمومی ها!

با نگاهی به پیشینه تاریخی روابط عمومی ها در ایران ، می بینیم که هرگاه مدیر روابط عمومی از بین افراد غیر متخصص و یا بدور از تجربه کافی در این عرصه انتخاب شده است ، فقط به دلیل عدم آشنایی با این فن ، روابط عمومی را به سمت و سویی برده است که حتی برداشت عمومی از این حرفه را تغییر داده است ، تا حدی که اغلب مدیران سازمان ها یا فکر می کنند یا بهتر است بگوییم ترجیح می دهند که اینگونه فکر کنند ! که مدیر روابط عمومی اگر خطاط خوب ، مجری خوب و مداح خوب و یا ... باشد ، برای این حرفه کفایت می کند! و گزینش مدیران و مسؤولین غالبا" بر این اساس شکل می گیرد

.....

هرگاه رسانه ها در انجام این رسالت خود صادقانه گام بردارند کمک شایانی به روابط عمومی ها به عنوان دستگاه پاسخگو به مخاطبان از کانال رسانه ها خواهند بود و در چنین شرایطی روابط عمومی ها به ناچار باید با اطلاع رسانی شیشه ای و کاملا" شفاف ارتباط مطلوب تری با رسانه ها برقرار کرده و به خواست آنان که خواست واقعی مردم خواهد بود گردن نهند و در غیر این صورت ، اگر رسانه ها فقط به دنبال نقاط ضعف سازمان ها نه برای نقد صادقانه که برای کوبیدن و بهره برداری های سیاسی و ایجاد چالش در افکار عمومی باشند روابط عمومی ها نیز به چالش کشیده شده و به عنوان توجیه گر و در نقش سرپوش گذارنده بر آنچه که از این رسانه ها منتشر می شود ، عمل خواهد کرد و این آغازی بر روزمررگی های روابط عمومی در این مسیر خواهد بود.

 

  

روزمررگی؛ بلای جان روابط عمومی ها!یکی از آفت های جدی در عرصه مدیریت هر کاری " روزمررگی " است که شاید بتوان گفت این آفت بیش از هر چیز و جای دیگر دامنگیر نهاد روابط عمومی شده است.

نگاهی به پیشینه تاریخی روابط عمومی و چگونگی شکل گیری آن در ایران نشان از حضور نیروهای غیر متخصص در این عرصه همراه با سیستم مدیریتی کاملا" بسته و منفعل دارد و همین مهم روابط عمومی ها را متأسفانه به ورطه ای کشاند که بجای انجام رسالت اصلی خود ، بیش از هر چیز به حاشیه ها پرداخته و موجب شکل گیری نگاه عمومی و تصویر ذهنی مردم و مخاطبان از روابط عمومی به این سبک و سیاق شود. و ایجاد این نوع نگرش به روابط عمومی از سوی مردم ، این نهاد پویا را عملا" گرفتار روزمررگی ها نماید .

اگر واقع بین باشیم در می یابیم که تصویر ذهنی مردم از روابط عمومی در عباراتی چون : " تبلیغات چی " ، " پوستر چسبان " ، " تشریفات چی " ، " مراسم گردان " و نهایتا" " توجیه گر اعمال نادرست سازمان " ؛خلاصه می شود .

هر چند که باز اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم که در یک دهه گذشته حرکت های مثبت و ارزنده ای در جهت رشد و تعالی رسالت روابط عمومی و تبیین جایگاه آن صورت پذیرفته است ولی این تحولات نه کافی بوده و نه موجب تغییر نگرش اساسی در مردم شده است .

البته هر یک از تعابیری که در بالا ذکر شد ممکن است یکی از فنون یا وظایف روابط عمومی باشد ، ولی هیچ یک نه تنها وظیفه است و نه اصلی ترین وظیفه! ؛ پس اگر مخاطبان هر سازمانی از روابط عمومی آن سازمان تعابیر مشابه داشته باشند، این بدان معناست که مدیران و کارگزاران روابط عمومی در آن نهاد یا سازمان از رسالت اصلی خود فاصله بسیاری گرفته اند و به شدت دامنگیر این آفت جدی _ که از آفات مدیریتی در جوامع در حال گذار نیز می باشد _ شده اند .

علل " روزمررگی " در انجام امور ؛ علاوه بر تصویر ذهنی مردم و خواست مبتنی بر این تصویر از سوی مخاطبان ، پارامتر های دیگری است که در فرصت های بعدی به تشریح هر یک از این علل و عوامل تأ ثیر گذار همراه با ذکر نمونه هایی تجربی خواهیم پرداخت.

مهمترین عوامل تأثیر گذار در روزمررگی روابط عمومی را می توان در دو بخش

۱) درون حاکمیت

۲) خارج از حاکمیت

تقسیم کرد.

" دولت ، مدیران سازمان ها و مدیران و کارگزاران روابط عمومی " به عنوان عوامل درون حاکمیت و " کارکنان سازمان ها ، ارباب جراید و مخاطبان " به عنوان عوامل خارج از حاکمیت مطرح می باشند که به تحلیل و بررسی نقش هر یک می پردازیم :

۱) دولت :

دولتمردان وسیاستگذاران هر نظامی ، تبیین کننده نقش مردم در حاکمیت می باشند.میزان اعتقاد دولت به دسترسی مردم به جریان آزاد اطلاعات ، تعیین کننده حد و مزر روابط عمومی درجوامع باز و فارغ از سیستم های مدیریتی بسته خواهد بود. هرچقدر بر میزان اطلاعات و دانش عمومی مردم افزوده شود ، با حقوق خود نسبت به حاکمیت بیشتر آشنا شده و کارکرد روابط عمومی در چنین شرایطی تخصصی تر ، پویا تر و معنا دار تر خواهد بود و بالعکس به هر میزانی که جامعه سنتی تر و بدور از جریان آزاد اطلاعات باشد ، روابط عمومی نیز به حاشیه رانده شده و برای توجیه حضور خود به ناچار به روزمررگی کشانده خواهد شد.

۲) مدیران سازمان ها :

سازمان ها به عنوان اولین کانال ارتباط مخاطبان بیش از هر عنصر دیگری در پویایی روابط عمومی ها مؤثر می باشند ، و مدیران به عنوان عامل اصلی در هر سازمانی می توانند در تعیین نقش و جایگاه روابط عمومی به عنوان حلقه واسط بین سازمان و مردم ؛ تأثیر گذار باشند .

اگر مدیران به مدیریت مشارکتی به معنای واقعی آن – نه به شکل صوری و فقط در گفتار – اعتقاد داشته باشند ، پر واضح است که باید استراتژی سازمان را با مشارکت کارکنان و نظر و خواست مخاطبان خود تعریف نمایند. در این نوع مدیریت ؛ کارکنان و مخاطبان سازمان نه تنها از تمام امور سازمان اعم از سیاست گذاری ها و راهبرد ها آگاه خواهند بود بلکه با ارائه نظرات و پیشنهاد های خود در تصمیم سازی ها دخیل و بر انجام امور و جریان حرکتی سازمان نیز نظارت مستقیم و غیر مستقیم خواخند داشت. مدیران نیز در چنین سیستمی ملزم به پاسخگویی در قبال مسؤولیت های خود خواهند بود و اینجاست که روابط عمومی به عنوان یک نهاد پویا و در راستای رسالت های اصلی خود ، از انفعال خارج شده ، به انجام وظیفه خواهد پرداخت.

ولی در صورتی که مدیران به اداره سازمان به شیوه های سنتی بپردازند – که متأسفانه بیشتر مدیران ما با این رویکرد به مقوله مدیریت می نگرند – بی تردید روابط عمومی هم از اطلاع رسانی شفاف دور شده و بیشتر به عنوان توجیه گر اعمال نادرست سازمان به ایفای نقش می پردازد و ادامه این روند یعنی پاسخ های از پیش تعیین شده برای توجیه افکار عمومی و افتادن در دام روزمررگی .

۳) مدیران و کارگزاران روابط عمومی :

با توجه به تمامی مسائل مطرح شده به اعتقاد بنده اگر مدیران روابط عمومی با این فن به شکل حرفه ای آشنا باشند ؛ حتی المقدور اجازه نخواهند داد این آفت (روزمررگی ) دامنگیر این نهاد شود .

با نگاهی به پیشینه تاریخی روابط عمومی ها در ایران ، می بینیم که هرگاه مدیر روابط عمومی از بین افراد غیر متخصص و یا بدور از تجربه کافی در این عرصه انتخاب شده است ، فقط به دلیل عدم آشنایی با این فن ، روابط عمومی را به سمت و سویی برده است که حتی برداشت عمومی از این حرفه را تغییر داده است ، تا حدی که اغلب مدیران سازمان ها یا فکر می کنند یا بهتر است بگوییم ترجیح می دهند که اینگونه فکر کنند ! که مدیر روابط عمومی اگر خطاط خوب ، مجری خوب و مداح خوب و یا ... باشد ، برای این حرفه کفایت می کند! و گزینش مدیران و مسؤولین غالبا" بر این اساس شکل می گیرد.

روابط عمومی به عوامل تأثیر گذار بر روزمررگی روابط عمومی ها به عوامل درون حاکمیت اشاره شد و حال" عوامل خارج از حاکمیت" را مورد بررسی قرار می دهیم:

۱) کارکنان سازمان ها :

کارکنان در هر سازمانی با توجه به خواسته هایی که از روابط عمومی دارند به عنوان عوامل خارج از حاکمیت قلمداد شده اند نه به عنوان کارگزاران دولت.

روابط عمومی های غیر متخصص به جای ارتقای سطح دانش کارکنان نسبت حقوق خود در قبال دولت، سازمان و مردم ؛ آنها را در سطح رفع حاجات مادی و یا ایجاد تسهیلات رفاهی به دلیل تأثیر گذاری عینی و یا راحت تر بگوییم به منظور ایجاد چهره ای مطلوب از روابط عمومی در ذهن کارکنان متوقف نموده اند. هر چند که این نوع فعالیت ها نیز می تواند در زمره فعالیت های روابط عمومی به عنوان رابط بین کارکنان و مدیران قرار گیرد و لی هیچگاه نباید به عنوان یک اصل و وظیفه روابط عمومی تلقی گردد ، چرا که این خود باعث دوری روابط عمومی از عرصه فعالیت های اصلی خود خواهد شد و پیگیری اینگونه امور به قدری متنوع و زیاد هست که به ناچار روابط عمومی را به روزمررگی خواهد کشاند .

۲) ارباب جراید :

ارباب جراید به عنوان خواستگاه واقعی افکار عمومی باید به عنوان آیینه تمام نمای این افکار انجام وظیفه نماید و برای این منظور اطلاع رسانی شفاف و بدور از حب و بغض و خط مشی های سیاسی دنبال گردد .

هرگاه رسانه ها در انجام این رسالت خود صادقانه گام بردارند کمک شایانی به روابط عمومی ها به عنوان دستگاه پاسخگو به مخاطبان از کانال رسانه ها خواهند بود و در چنین شرایطی روابط عمومی ها به ناچار باید با اطلاع رسانی شیشه ای و کاملا" شفاف ارتباط مطلوب تری با رسانه ها برقرار کرده و به خواست آنان که خواست واقعی مردم خواهد بود گردن نهند و در غیر این صورت ، اگر رسانه ها فقط به دنبال نقاط ضعف سازمان ها نه برای نقد صادقانه که برای کوبیدن و بهره برداری های سیاسی و ایجاد چالش در افکار عمومی باشند روابط عمومی ها نیز به چالش کشیده شده و به عنوان توجیه گر و در نقش سرپوش گذارنده بر آنچه که از این رسانه ها منتشر می شود ، عمل خواهد کرد و این آغازی بر روزمررگی های روابط عمومی در این مسیر خواهد بود.

۳) مخاطبان :

همانگونه که در بخش آغازین این یادداشت نیز به آن اشاره شد . روابط عمومی های ناکارآمد در بدو پیدایش روابط عمومی در ایران ، آنقدر ضعیف عمل کرده اند که بر ذهنیت مردم به عنوان یکی از مخاطبان اصلی روابط عمومی ، تأثیر منفی گذاشته و متأسفانه این تصویر ذهنی نادرست هنوز از اذهان عمومی پاک نشده است و شرط تغییر آن نیز حرکت اصولی روابط عمومی های پویا و کارآمد در عرصه سازمان ها و نهاد ها خواهد بود ؛ چرا که اگر مدیران روابط عمومی در شرایط حساس کنونی از تجربه ، علم و مهارت کافی در حرفه خود برخوردار نباشند با تشخیص نادرست از خواست مخاطبان – مطابق با تصورات شکل گرفته از گذشته – به آن تن داده و مجددا" در دام روزمررگی گرفتار خواهند شد.

منبع : پنجره

نظرات 4 + ارسال نظر
ولی اله علیمرادی 1393/07/21 ساعت 04:01 ب.ظ

سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی


در یکی از افسانه‌های باستان (ایزوپ Aesop)، باد و خورشید در مورد اینکه کدام یک قوی‌تر هستند، با هم منازعه داشتند. در همان حال مسافری در حال گذر از جاده بود. آن‌ها تصمیم می‌گیرند قدرت خود را آزمایش کنند تا ببینند کدام‌یک می‌تواند مسافر را وادار کند کتش را از تن در‌‌آورد. اول نوبت باد بود. اما هرقدر باد شدیدتر می‌وزید، مسافر بیشتر کتش را دور خود می‌پیچید. سپس خورشید درآمد و شروع به تابش کرد. به‌زودی مسافر احساس گرما کرد و کتش را درآورد. خورشید برنده شد.

شما نمی‌توانید راه خود را با زور به ذهن مخاطب باز کنید. در این‌مورد، تبلیغات یک مسئله تحمیلی محسوب می‌شود. هرقدر اصرار برای فروش بیشتر باشد باد شدیدتر می‌وزد و مخاطب در برابر پیام فروش مقاومت می‌کند. روابط عمومی خورشید است. ما امروزه شاهد یک جابه‌جایی در نقش‌ها و کارکرد‌ها هستیم؛ این روابط عمومی است که این روزها می‌تواند در جایگاه یک رهبر، یک برنامه‌ی بازاریابی را هدایت کند و به هدف برسد.

در حال حاضر، به هر سویی که نگاه می‌کنیم، شاهد یک چرخش اساسی از بازاریابی تبلیغات محور، به بازاریابی روابط عمومی محور، خواهیم بود. دیگر نمی‌توان فقط با تکیه بر تبلیغات، یک نام تجاری جدید را به بازار عرضه کرد، زیرا تبلیغات دیگر اعتبار ندارد. تبلیغات ندای یک سویه‌ی شرکتی است که تنها به فروش بیشتر می‌اندیشد.

روابط عمومی اعتبار دارد، اما تبلیغات نه! ممکن است بتوانید با یک برنامه‌ی تبلیغاتی بسیار حساب‌شده، روی مخاطبان خود تاثیر مثبت بگذارید، ولی با کمک روابط عمومی می‌توان آسان‌تر و بهتر به نتیجه دلخواه رسید. هنگام مشاوره با مشتریان، معمولا اولین توصیه ما به آن‌ها این است که هر برنامه‌ی جدید بازاریابی باید در ابتدا با اطلاع‌رسانی آغاز شود و به تدریج و پس ‌از دستیابی به اهداف اولیه‌ی روابط عمومی، برنامه‌ریزی تبلیغاتی پیرامون آن صورت گیرد. برای مدیرانی که تحت نفوذ فرهنگ تبلیغات هستند، این یک ایده‌ی نوین و انقلابی و برای دیگران، یک تکامل طبیعی در تفکر بازاریابی به‌شمار می‌رود.

ادامه‌ی روند روابط عمومی
تبلیغات می‌بایست در دو محور زمان‌بندی و قالب، از روابط عمومی پیروی کند. تبلیغات در واقع ادامه‌ی روند روابط عمومی، با استفاده از ابزارهای متفاوت است و باید پس از طی چرخه‌ی برنامه‌ی روابط عمومی، آغاز شود. مهم‌تر از ‌آن اینکه قالب موضوعی یک برنامه‌ی تبلیغاتی، به گونه‌ای انتخاب شود که بتواند مفهومی را که روابط عمومی در ذهن مخاطب ایجاد کرده است تکرار کند.

تبلیغات مرده است، زنده باد روابط عمومی
چگونه ممکن است تبلیغات مرده باشد در حالی‌که همه‌جا حضور دارد؟ به هر طرف که نگاه کنید آگهی تبلیغاتی می‌بینید. درست مثل نقاشی. نقاشی هم مرده است؛ با اینکه امروزه بیش‌از هر زمان دیگری مورد توجه است. وقتی از مرگ نقاشی حرف می‌زنیم، منظورمان مرگ خود این هنر نیست، بلکه منظور، مرگ کارکرد آن به‌عنوان بازتاب دهنده‌ی واقعیت است.

ارزش یک آگهی تبلیغاتی
شما چه ارزشی برای نقاشی گران‌قیمتی که در اتاق هیأت مدیره آویخته شده است قایلید؟ برای تعیین ارزش تبلیغات شرکت می‌توانید از همان منطقی استفاده کنید که در مورد ارزش‌گذاری یک تابلوی نقاشی به‌کار می‌برید.

نظر ما این ‌است که تبلیغات به اندازه‌ی هزینه‌اش ارزش ندارد؛ به‌جز در یک صورت، که بسیار مهم است، و آن اینکه واقعا هدف کاربردی داشته باشد. در آن‌صورت ارزشمند خواهد بود. ولی هدف کاربردی تبلیغات چیست؟ هدف اصلی تبلیغات ساختن یک نام تجاری یا تثبیت آن نیست، بلکه حمایت و دفاع از نام تجاری‌ای است که پیش‌از آن با استفاده از ابزارهای دیگر ساخته و تثبیت شده‌است.

منظور از ابزارهای دیگر، در درجه‌ی اول استفاده از روابط عمومی برای ساختن نام تجاری و سپس تایید آن از سوی گروه سوم (رسانه‌های جمعی) است. البته اهمیت کارکرد دفاع تبلیغات را هم نباید دست‌کم گرفت. بسیاری از شرکت‌ها در ابتدای کار برای تثبیت نام‌شان هزینه‌ی زیادی را برای تبلیغات صرف می‌کنند، درحالی‌که می‌بایست این مبلغ را برای روابط عمومی خرج می‌کردند و در ادامه و پس از تثبیت نام‌شان، اهمیت تبلیغات در حمایت و دفاع از آن را از یاد می‌برند.

دو عملکرد اصلی یک برنامه بازاریابی، در مرحله‌ی اول ساخت یک نام تجاری و سپس حمایت و دفاع از آن است. روابط عمومی، نام تجاری را به‌وجود می‌آورد و تبلیغات از آن حمایت می‌کند. جاب تاسف است که تبلیغات‌چی‌ها آن‌قدر وقت و انرژی خود را برای ساخته شدن نام تجاری‌ای صرف می‌کنند که دیگر از نظر احساسی، توان جنگیدن و دفاع از آن نام را در نبرد بازار ندارند.

ارزش نوآوری و خلاقیت
نوآوری در معنای عام ‌کلمه، جستجو برای تازگی و تفاوت با تاکید بر اصالت است. ولی تازگی و تفاوت در دفاع و حمایت از یک نام تجاری چندان کارایی ندارد. برای دفاع از یک نام تجاری، شما به تاکید مجدد بر ارزش‌های واقعی آن نام نیاز دارید. شما باید در تبلیغات همان چیزی را بگویید که با انتظار مصرف‌کننده هماهنگ است. شما باید بتوانید در مصرف‌کننده به اندازه‌ای اطمینان ایجاد کنید که او با خود بیندیشد: «این همانی ‌است که من می‌خواهم»

هنگامی که یک نام تجاری در ذهن مردم تثبیت شد، خلاقیت آخرین چیزی است که به آن نیاز دارید. این روابط عمومی است که باید خلاق، متفاوت، نوآور و اصیل باشد. بهترین راه برای تثبیت یک نام تجاری، ارائه یک طبقه‌بندی جدید برای محصول مورد‌نظر است، که این کار به تفکر خلاقانه در بالاترین سطح آن نیاز دارد.
رویکرد روابط عمومی
مشخص است که برخی از محصولات و خدمات به‌راحتی در ذهن مشتریان جا افتاده و به نام‌های تجاری موفق تبدیل شده‌اند. ولی چگونه؟

از طریق اطلاع‌رسانی. تمام موفقیت‌های اخیر بازاریابی، نه بر پایه‌ی تبلیغات موفق، بلکه بر پایه‌ی روابط عمومی موفق استوار بوده است. به‌طور مثال: استارباکس Starbucks، آمازون Amazon.com، یاهو Yahoo، مایکروسافت Microsoft، بلک بریBlack Berry و گوگل Google

نگاه دقیق‌تر به تاریخ بیشتر نام های تجاری بزرگ، درستی این موضوع را تایید می‌کند. در حقیقت تعداد بیشماری از نام‌های تجاری شناخته شده، واقعا بدون تبلیغات ساخته شده‌اند.

برتری روابط عمومی بر تبلیغات، در راستای تولید و تثبیت نام تجاری، کم‌کم به حوزه‌ی تحقیقات علمی هم راه یافته است. با تحقیقی که اخیراً روی 91 کالای جدید انجام شد، مشخص گردید که کالاهایی در بازار موفق‌تر بوده‌اند که بر پایه‌ی فعالیت‌های روابط عمومی عرضه شده بودند، نه آن‌هایی که با تبلیغات صرف به بازار راه یافته بودند.

اول اطلاع‌رسانی، سپس تبلیغات
تبلیغات، نمی‌تواند یک نام تجاری جدید تولید کند؛ اما اطلاع‌رسانی قادر است این‌کار را انجام دهد. تبلیغات، تنها می‌تواند نام تجاری که قبلا توسط اطلاع‌رسانی ساخته شده است را ابقاء کند. حقیقت این است که تبلیغات نمی‌تواند آتشی روشن کند، بلکه فقط می‌تواند آتشی را که قبلا برپا شده مشتعل نگاه دارد.

شما برای شروع هرکاری به اعتباری نیاز دارید که فقط یک شخص یا یک منبع سوم می‌تواند برایتان فراهم کند. پس اولین مرحله‌ی هر فعالیت اقتصادی جدیدی باید روابط عمومی باشد.

جنگ و بازاریابی نقاط مشترک زیادی دارند. ژنرال‌هایی که امروز، با سلاح های دیروز، در جنگ شرکت می‌کنند، با سردمداران بازاریابی که در نبرد امروز بازار، با سلاح تبلیغات شرکت می‌کنند، چندان تفاوتی ندارند. امروزه، سلاح جدید گردانندگان بازار باید روابط عمومی باشد.

در آینده، مشتریان بیشتری برای تعیین خط مشی بازاریابی و ارائه‌ی نامشان از مراکز روابط عمومی کمک خواهند گرفت و تبلیغات به ناچار، دنباله‌روی روابط عمومی خواهد شد. در آینده‌ی نزدیک، منتظر رشد انفجاری صنعت روابط عمومی باشید.

درآینده ناله‌های اندوهناک صنعت تبلیغات را خواهید شنید و این نه فقط به‌خاطر مسایل مالی است، بلکه مهم‌تر از آن، به دلیل کاهش نقش و اعتبار تبلیغات به‌عنوان عامل سنتی در برنامه‌ریزی‌های بازاریابی است.

بازاریابی وارد عرصه روابط عمومی شده‌است.

ولی اله علیمرادی 1393/07/21 ساعت 03:40 ب.ظ

ـ روابط عمومی‌ مطلوب‌
یک‌ روابط عمومی‌ که‌ در پی‌ کسب‌ مطلوبیت‌ کامل‌ است ‌، بایستی‌ چند اصل‌ مهم‌ را مد نظر قرار دهد . در این‌ قسمت‌ به‌ تبیین‌ اصولی‌ که‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ این‌ هدف‌ لازم‌ است ‌، می‌پردازیم‌.

۴-۱ ـ توجه‌ به‌ اصول‌ اخلاقی‌
یک‌ روابط عمومی‌ کارآمد برای‌ سلامت‌ حرفه‌ای‌ خود ، ناگزیر از رعایت‌ اصول‌ اخلاقی‌ حرفه‌ روابط عمومی‌ و تدوین‌ آئین‌نامه‌های‌ رفتاری‌ در روابط عمومی‌ است ‌. بطور کلی ‌، بعضی‌ از صاحب نظران ‌، تدوین ‌اصول‌ اخلاقی ‌ روابط عمومی‌ را به‌ سه‌ دلیل‌ لازم‌ می‌دانند :
۱- ارائه‌ راهنمای‌ عمل‌ برای‌ کارگزاران‌ روابط عمومی‌.
۲- وجود میزانی برای‌ تطبیق‌ انتظارات‌.
۳- ایجاد امکان‌ تمیزدادن‌ روابط عمومی‌ ازسایرفعالیتها. بعضی از اصول‌ پیشنهادی تدوین ‌نظام نامه‌ اخلاقی‌ روابط عمومی در ایران‌، عبارتست‌ از:
۱. عدم‌ استفاده‌ از دروغ ‌، دلایل‌ ظاهر فریب‌ و مستندات‌ تحریف‌ شده‌ در فعالیتهای‌ ارتباطی‌.
۲. مواجهه‌ با مخاطبان ‌، همکاران‌ و مدیران‌ برحسب‌ موازین‌ اخلاق‌ و انصاف‌.
۳. رازداری‌ و حفظ اسرار سازمان‌ و مخاطبان‌.
۴. خودداری‌ ازنشر اطلاعات‌ کذب وخلاف واقعیت‌ ودادن‌ تعهدمبنی‌ برانجام‌ تحقیق وکسب ‌اطمینان‌ درموردصحت‌ مطالب‌ قابل‌ انعکاس‌.
۵. دادن‌ تعهد مبنی‌ بر عدم‌ دریافت‌ هدایا یا حق‌الزحمه‌ از مخاطبان‌ یا شرکتهای‌ تبلیغاتی‌.
۶. خودداری‌ از جریحه‌ دار ساختن‌ احساسات‌ عمومی‌.
۷. اقناع‌ مخاطب‌ صرف با حکمت‌ و موعظه‌ نیکو.
۸. ایمان‌ به‌ حقانیت‌ مخاطب‌ و داشتن‌ رفتار اخلاقی‌ با مخاطبان‌.
۹. عدم‌ توسل‌ به‌ ترفندهای‌ تبلیغاتی‌ برای‌ فریب‌ افکار عمومی‌.
۱۰. پرهیز از تطمیع‌ یا تهدید رسانه‌ها در مورد دادن‌ آگهی‌ یا قطع‌ آن‌.
۴-۲ ـ توجه‌ به‌ روابط عمومی‌ بین‌المللی‌
می‌توان‌ فعالیتهای‌ روابط عمومی‌ را به‌ سه‌ بخش‌ داخلی‌ (درون‌ سازمانی‌)، خارجی‌ (برون ‌سازمانی‌) و بین‌المللی‌ تقسیم‌ کرد. با این‌ تقسیم‌ بندی ‌، یک‌ روابط عمومی‌ کارآمد ، باید بتواند در هر سه ‌بخش ‌، کارآمدی‌ و بازدهی‌ لازم‌ را داشته‌ باشد.با این‌ وصف ‌، آنچه‌ را که‌ از یک‌ روابط عمومی‌کار آمد در بعد بین‌المللی‌ انتظار می‌رود ، می‌توان‌ در تولید فرآورده‌های‌ فرهنگی‌ جهت‌دار و مبتنی‌ بر فعالیتهای‌ توسعه‌ای‌ خلاصه‌ کرد.
۴-۳ ـ قدرت‌ مشاوره‌ مدیریت‌
یکی‌ از وظایف‌ اساسی‌ مدیریت‌ یک‌ روابط عمومی‌ کارآمد ، مشاوره‌ مدیریت‌ سازمان‌ مربوطه‌ است ‌. ارائه‌ خدمات‌ مشاوره‌ای‌ توسط روابط عمومی‌ به‌ مدیریت‌ در یک‌ روابط عمومی‌ کارآمد بایستی‌ از سطح ‌انعکاس‌ اطلاعات‌ فردی‌ توسط مدیر روابط عمومی‌ فراتر رود و برای‌ تولید اطلاعات‌ مشاوره‌ای ‌، سازماندهی‌ مشخصی‌ صورت‌ گیرد . در واقع‌ روابط عمومی‌ کارآمد ، با تغذیه‌ اطلاعاتی‌ مدیران ‌، ضریب ‌واکنش‌ پذیری‌ آنان‌ را در تصمیم‌گیریهای‌ درون‌ و برون‌ سازمانی‌ افزایش‌ داده‌ و به‌ عنوان‌ بازوی‌ مدیریت ‌عمل‌ می‌کند.
۴- ۴ ـ کارایی‌ روابط عمومی‌ داخلی‌
از جمله‌ ابعاد بسیار مهم‌ روابط عمومی ‌، (روابط عمومی‌ داخلی‌) است‌. در روابط عمومی‌های ‌ناکارآمد ، گرایش‌ اصلی‌ به‌ سمت‌ بیرون‌ از سازمان‌ است‌، در حالی‌ که‌ در روابط عمومی‌ کارآمد ، روابط عمومی‌ داخلی‌ از اهمیت‌ نسبتأ بیشتری‌ برخوردار است ‌، چرا که‌ اگر آثار عملکرد روابط عمومی‌ بتواند کارکنان‌ سازمان‌ را جلب‌ و اقناع‌ کند ، درکارایی‌ و عملکرد بیشتر آنان ‌، افزایش‌ بهره‌وری‌ سازمانی ‌، جلب‌ و تأمین‌ رضایت‌ ارباب‌ رجوع ‌، ایجاد تفاهم‌ بیشتر بین‌ مدیریت‌ و کارکنان‌ و افزایش‌ همیت‌ سازمانی‌ مؤثر واقع‌ خواهد شد و در نهایت‌ هر یک‌ از کارکنان‌ را به‌ مبلغی‌ برای‌ سازمان‌ تبدیل‌ خواهد کرد.
۴-۵ ـ برنامه‌ریزی‌ برای‌ رهبران‌ فکری‌
از مشخصه‌های‌ روابط عمومی‌ کارآمد ، داشتن‌ برنامه‌های‌ خاص‌ برای‌ هر یک‌ از اقشار جامعه‌ یا مخاطبان‌ خود است ‌. یکی‌ از این‌ قشرها ، رهبران‌ فکری‌ هستند . تحقیقات‌ نشان‌ می‌دهد که‌ این‌ افراد ، افرادی‌ هستند که‌ وسایل‌ ارتباط جمعی‌ به‌ واسطه‌ آنان ‌، پیامهای‌ خود را به‌ سایر اقشار جامعه ‌ انتقال ‌می‌دهند . رهبران‌ فکری‌ یا واسطه‌های‌ ارتباطی‌ ضمن‌ اخذ پیام‌ از رسانه‌ها ، آنها را در یک‌ ارتباط میان ‌فردی‌ به‌ زبان‌ توده‌ به‌ آنها انتقال‌ می‌دهند . بنابراین‌ می‌توان‌ گفت‌ تأثیر پیام‌ بر هر یک‌ از اقشار جامعه ‌یکسان‌ نیست ‌. در این‌ میان‌ رهبران‌ فکری‌ از اهمیت‌ والایی‌ در انتقال پیام‌ روابط عمومی‌ به‌ اقشار مختلف‌ برخوردار هستند . روابط عمومی‌ کارآمد با برنامه‌ریزی‌ ویژه‌ برای‌ رهبران‌ فکری‌ می‌تواند کانونهای‌ انتشار افکار عمومی‌ را هدایت‌ کند . روابط عمومی‌ کارآمد از بین‌ رهبران‌ فکری‌ باید لیست‌ اسامی‌ افرادی‌ را که ‌بیشتر از سایرین‌ در ارتباط با آن‌ سازمان‌ قرار دارند ، تهیه‌ کرده‌ و برنامه‌های‌ مختلفی‌ را برای‌ آنها تدارک ‌ببیند . از جمله‌ انتشار بولتن‌ اطلاع‌رسانی‌ ویژه ‌، ترتیب‌ دادن‌ برنامه‌های‌ بازدید از طرحها ، حضور مسئولان ‌سازمان‌ در بین‌ آنها و دعوت‌ از آنان‌ برای‌ شرکت‌ در مراسم‌ افتتاح‌ طرحهای‌ بزرگ‌ و ... می‌تواند مدنظر باشد.
۴-۶ ـ ارتباط اصولی‌ با رسانه‌ها
امروزه‌ روابط عمومی‌ نمی‌تواند بدون‌ استفاده‌ اصولی‌ از رسانه‌ها از جمله‌ رادیو ، تلویزیون‌ و مطبوعات ‌، وظایف‌ اصلی‌ خود را انجام‌ دهد ، چراکه‌ نفوذ در افکار عمومی‌ و هدایت‌ آن‌ بدون‌ کاربرد رسانه‌ها تقریبا محال‌ جلوه‌ می‌کند.در یک‌ روابط عمومی‌ کارآمد ، افزون‌ بر اینکه‌ از نظر ساختاری ‌، بخش ‌مستقلی‌ موضوع‌ (ارتباط با رسانه‌ها) را دنبال‌ می‌کند ، احترام‌ به‌ حرمت‌ حرفه‌ای کارگزاران‌ رسانه‌ها به ‌عنوان‌ یک‌ اصل‌ مد نظر بوده‌ و ارتباط با رسانه‌ها براساس‌ اعتقاد به‌ نیاز متقابل‌ روابط عمومی‌ها و رسانه‌ها به‌ همدیگر شکل‌ می‌گیرد.
۴-۷ ـ کلان‌ نگری‌ درانجام‌ وظایف‌ وتأثیرگذار بودن‌
یکی‌ از ویژگی‌های‌ روابط عمومی‌ کارآمد ، کلان‌ نگری و توانمندی‌ تأثیرگذاری‌ است‌. در حال‌ حاضر هدف‌ از عملیات‌ روابط عمومی‌ صرفا انجام‌ چند وظیفه‌ خاص‌ نظیر: تولید و ارسال‌ خبر به‌ رسانه‌ها ، نصب‌ پلاکارد و پوستر ، انتشار بروشور ، برگزاری‌ نمایشگاه‌ و ... نیست‌; بلکه‌ هدف‌ عمده ‌، تأثیرگذاری‌ برروند تصمیمات‌ در درون‌ سازمان‌ و حتی‌ بیرون‌ از سازمان‌ و سهیم‌ شدن‌ در جریان‌ تصمیم‌سازی‌ سازمان ‌است‌.
۴-۸ ـ توجه‌ به‌ (بازخورد)
در روابط عمومی‌کارآمد ، جریان‌ مبادله‌ پیام ‌، دو سویه‌ است‌ ، لذا به‌ واکنش‌های‌ مردم‌ یا مخاطبان‌ درقبال‌ پیامهای‌ ارائه‌ شده‌ ، توجه‌ شده‌ و در ارائه‌ پیامهای‌ بعدی‌ به‌ آنها ترتیب‌ اثر داده‌ می‌شود. برای‌ تحقق ‌این‌ جریان‌ مبادله‌ پیام ‌، باید (الگوی‌ ارتباطات‌ مشارکت‌آمیز) محور ارتباطات‌ روابط عمومی‌ با مردم‌ قرارگیرد .در این‌ الگو ، ضرورت‌ مشارکت‌ مردم‌ درتصمیمات‌ و برنامه‌ریزی ها مورد توجه‌ قرار می‌گیرد و سعی ‌می‌شود تا با کاربرد شیوه‌های‌ مختلف‌ علمی ‌، واکنش‌ پیام‌گیران‌ در مقابل‌ پیامها اندازه‌گیری ‌و ارزیابی ‌شود و لذا از تحمیل‌ پیامها به‌ مردم‌ و یا بی‌توجهی‌ به‌ واکنش‌های‌ مردم‌ در مقابل‌ پیامها که‌ هر دو به ‌(فقدان‌ مشارکت‌) می‌انجامند ، اجتناب‌ می‌شود.
بنابراین‌ در روابط عمومی‌ کارآمد ، ارتباط با مردم‌ دو سویه‌ بوده‌ و جریان‌ پیام‌ یک‌ طرفه‌ و از سوی ‌روابط عمومی‌ به‌ مردم‌ نیست ‌، بلکه‌ توجه‌ به‌ واکنش‌های‌ مردم‌ در برابر پیامهای‌ روابط عمومی‌ حرف ‌اصلی‌ را می‌زند.

۴-۹ ـ داشتن‌ برنامه‌ عمل‌
اصولا یکی‌ از ارکان‌ روابط عمومی‌ (افزون‌ بر تحقیق‌ و برقراری‌ ارتباط) برنامه‌ریزی‌ است‌ و در روابط عمومی‌ کارآمد به‌ عنوان‌ یک‌ اصل‌ بنیادی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد. برعکس‌ در روابط عمومی‌ ناکارآمد ، روزمره‌گی ‌، نمود بیشتری‌ می‌یابد. در روابط عمومی‌ کارآمد ، تهیه‌ و تدوین‌ برنامه‌های‌ کوتاه‌، میان مدت‌ و بلند مدت‌ مد نظر قرار گرفته‌ و برنامه ‌عمل‌ سالانه‌ روابط عمومی ‌، کلیه‌ عملیات‌ ممکن‌ برای‌ اجرا در طول‌ سال‌ را مورد توجه‌ قرار می‌دهد. در برنامه‌ عمل‌ روابط عمومی ‌، شناسایی‌ مخاطبان ‌، تعیین‌ اهداف‌ روابط عمومی‌ براساس‌ اهداف‌ سازمان‌ و تعیین‌ پیامهای‌ روابط عمومی‌ و تهیه‌ پیش‌ نویس‌ برنامه‌ و مشورت‌ با مسئولان ‌، مراحل‌ اساسی ‌برنامه‌ریزی‌ را تشکیل‌ می‌دهند.
روابط عمومی‌ کارآمد حتی‌ برای‌ بعضی‌ امور غیر قابل‌ پیش‌بینی‌ نیز تمهیداتی‌ را در برنامه‌ عمل‌ خود می‌اندیشد. لحاظ کردن‌ (ستاد بحران‌) با اهداف ‌، وظایف ‌، نیروی‌ انسانی ‌، بودجه‌ و شیوه‌ عمل‌ معین‌ در قالب‌ برنامه‌ سالانه‌ روابط عمومی ‌، نوعی‌ برنامه‌ریزی‌ برای‌ مواجهه‌ با امورغیر مترقبه‌ در روابط عمومی‌است‌.همچنین‌ در روابط عمومی‌ کارآمد ، برای‌ هر فعالیتی ‌، تقویم‌ جداگانه‌ای‌ تنظیم‌ می‌شود. برای‌ مثال ‌اموری‌ همچون‌ مصاحبه ‌، ملاقات‌های‌ مردمی ‌، مناسبت‌ها ، مراسم ‌، نمایشگاه ‌، انتشارات ‌، سخنرانی‌ و ...هر کدام‌ باید یک‌ تقویم‌ زمانی‌ جداگانه‌ای‌ داشته‌ باشد.
۴-۱۰ـ اطلاع‌یابی‌
گرچه‌ اطلاع‌رسانی‌ اصولی‌ از ویژگی‌های‌ روابط عمومی‌ کارآمد است ‌، لیکن‌ در مفهوم‌ نوین‌ روابط عمومی ‌، آنچه‌ اولویت‌ بیشتری‌ دارد، اطلاع‌یابی‌ است‌. به‌ عبارت‌ دیگر ، روابط عمومی‌ به‌ جای‌ این‌ که ‌مدام‌ از طرف‌ سازمان‌ برای‌ مردم‌ پیام‌ و اطلاع‌رسانی‌ کند ، سعی‌ دارد نگاه‌ مردم‌ را به‌ سازمان‌ تفسیر کرده‌ وآن‌ را در اختیار مدیریت‌ سازمان‌ قرار دهد و لذا (اطلاع‌یابی‌) را بر (اطلاع‌رسانی‌) ترجیح‌ می‌دهد.
مهمترین‌ شیوه‌ اطلاع‌یابی‌ از افکار عمومی ‌، سنجش‌ افکار عمومی‌ است‌. در یک‌ روابط عمومی‌ کار آمد این‌ اقدام‌ از اهمیت‌ بسیاری‌ برخوردار بوده‌ و بخش‌ مستقلی‌ برای‌ آن‌ منظور می‌شود. همچنین‌ اجرای‌ (نظام‌ پیشنهادها) برای‌ آگاهی‌ از نقطه‌ نظرات‌ اصلاحی کارکنان‌ و اقشار مختلف‌ مردم ‌به‌ جای‌ شیوه‌ سنتی‌ و ناکارآمد جمع‌آوری‌ پیشنهادها از طریق‌ صندوق‌های‌ نصب‌ شده‌ در ساختمانها ، تحلیل‌ محتوای‌ مطبوعات‌ و تحلیل‌ تماسها و مکاتبات‌ مردمی ، مجاری‌ دیگر اطلاع‌یابی‌ از افکار عمومی ‌داخل‌ و بیرون‌ از سازمان‌ است‌.
۴-۱۱ ـ اولویت‌ ارتباطات‌ مردمی‌
ارتباطات‌ مردمی‌ به‌ عنوان‌ اصیل‌ترین‌ اقدام‌ در روابط عمومی‌ به‌ عنوان‌ هنر و علم‌ مردمداری ‌، از ویژگی‌های‌ عمده‌ روابط عمومی‌ کارآمد است‌. در اینگونه‌ روابط عمومی‌ها ، ارتباطات‌ مردمی‌ هم‌ در درون‌ و هم‌ در بیرون‌ سازمان‌ از اولویت‌ برخوردار بوده‌ و دارای‌ اشکال‌ متفاوتی‌ است‌.
برگزاری‌ جلسات‌ پرسش‌ و پاسخ‌ بین‌ کارکنان‌ و مدیریت‌ و اقشار مختلف‌ مردم‌ بویژه‌ مخاطبان‌ خاص ‌سازمان‌ با مدیریت‌ و برگزاری‌ جلسات‌ بحث‌ آزاد به‌ همین‌ شکل‌، حضور غیر رسمی‌ مسئولان‌ در بین‌کارکنان‌ از جمله‌ به هنگام‌ صرف‌ ناهار یا اقامه‌ نماز و ... ، همچنین‌ حضور مسئولان‌ سازمان‌ در بین‌ مخاطبان ‌خاص ‌، می‌توانند برخی‌ شکل‌های‌ ارتباطات‌ مردمی‌ را فراهم‌ سازند. همچنین ‌، در یک‌ روابط عمومی ‌کارآمد ، راهنمایی‌ صحیح‌ ارباب‌ رجوع‌ بسیار مهم‌ است‌. اینک‌ دیگر ، راهنمایی‌ ساده‌ ارباب‌ رجوع‌ آن‌ هم‌ گهگاه‌ با گماردن‌ نیروهای‌ حراست‌ در مبادی‌ ورودی‌ سازمانها ، در روابط عمومی‌ قابل‌ قبول‌ نیست ‌. بنابراین‌ یک‌ روابط عمومی‌ کارآمد بویژه‌ با استفاده‌ از رایانه‌ می‌تواند در مبادی‌ ورودی‌ سازمان‌ به‌ بسیاری ‌از نیازهای‌ اطلاعاتی‌ ارباب‌ رجوع‌ پاسخ‌ داده‌ و به‌ شکل صحیحی‌ آنان‌ را هدایت‌ کند. بی‌تردید ، ایفای ‌این‌ نقش‌ از روابط عمومی ‌، آن‌ را درکمک‌ به‌ تأمین‌ رضایت‌ مردم‌ از نظام‌ اداری‌ کشور ، ارائه‌ چهره‌ مثبت‌ از سازمان ‌و جلوگیری‌ از اتلاف‌ وقت‌ ارباب‌ رجوع‌ یاری‌ می‌دهد.نکته‌ دیگری‌ را که‌ باید در اینجا خاطر نشان‌ ساخت ‌، مکان‌ یابی‌ منطقی‌ و اصولی‌ برای‌ روابط عمومی ‌در سازمانهاست ‌، به‌ نظر می‌رسد اهتمام‌ ویژه‌ای لازم‌ است ‌ تا روابط عمومی‌ درسازمانها از نظر مکانی‌ درطبقه ‌ اول‌ و در نزدیکترین‌ مکان‌ ممکن‌ برای‌ دسترسی‌ مخاطبان‌ مستقر شود.
۴-۱۲ ـ سازماندهی‌ و مدیریت‌ علمی‌
از جمله‌ ویژگی‌های‌ روابط عمومی‌ ناکارآمد ، طراحی تشکیلات‌ نامناسب و مدیریت‌ غیرعلمی ‌در آن ‌است‌. اولین ضعف در این‌ گونه‌ روابط عمومی‌ها ، قرار نگرفتن‌ در جایگاه‌ مناسب‌ است‌ و معمولا جایگاهی‌ که‌ در آن‌ قرار می‌گیرند ، زیر نظر مستقیم‌ بالاترین ‌ مقام‌ سازمان‌ نیست‌.
ضعف‌ دوم‌ به‌ نامگذاری"روابط عمومی‌"مربوط می‌شود که‌ اغلب‌ آن‌ را با پسوندهای‌ مختلفی‌ به‌ کار می‌برند که‌ از جمله‌ آنها می‌توان‌ به‌ "روابط عمومی‌ و امور بین الملل"،"روابط عمومی‌ و حوزه‌ شهردار‌"و ... اشاره‌ کرد. در حالی‌ که‌ در روابط عمومی کارآمد ، افزون‌ بر اینکه‌ روابط عمومی‌ زیر نظر بالاترین‌ مقام‌ سازمان‌ عمل‌ می‌کند، از پسوند یا پیشوند خاصی‌ نیز در نام‌ خود استفاده‌ نمی‌کند و اما در خصوص‌ مدیریت‌ علمی‌ در روابط عمومی ‌، یکی‌ از مسائل‌ عمده‌ روابط عمومی‌ در کشور ، سپردن‌ مدیریت‌ روابط عمومی‌ به‌ افرادی‌ است‌ که‌ از شایستگی‌ علمی‌ برخوردار نیستند و معمولا در انتصاب‌ مدیران‌ روابط عمومی ‌، روابط بر ضوابط ارجحیت‌ داشته‌ و به‌ عوامل‌ دیگری‌ چون‌ داشتن‌ قدرت‌ بیان ‌، اجتماعی‌ بودن‌ و ... توجه‌ بیشتری‌ می‌شود.
بنابراین‌ در روابط عمومی‌ کارآمد ، مدیر روابط عمومی‌ بایستی‌ ضمن‌ داشتن‌ تخصص‌ و تبحردر شناخت‌ افکار عمومی ‌، علوم‌ ارتباطات‌ ، روابط عمومی‌ و آشنایی‌ اجمالی‌ با اصول‌ علم‌ مدیریت ‌، بایستی‌ ازعلوم‌ اجتماعی‌ همچون‌ جامعه‌شناسی ‌، روانشناسی ‌، مردم‌شناسی ، تاریخ‌ معاصر ایران‌ و جهان‌ و پژوهشگری‌ بهره‌ای‌ برده‌ باشد. داشتن‌ ( آگاهیهای‌ روز) نیز از ضرورتهای‌ اساسی‌ برای‌ مدیر روابط عمومی‌ است‌.
همچنین ‌، مدیریت‌ علمی‌ دریک‌ روابط عمومی‌ کارآمد ، ایجاب‌ می‌کند که‌ جذب‌ نیروی‌ انسانی ‌متخصص‌ درعلوم‌ روابط عمومی‌ و ارتباطات‌ (یا رشته‌های‌ وابسته‌) به‌ عنوان‌ یک‌ اصل‌ مورد توجه‌ قرارگیرد. اصل‌ دیگر ، گماردن‌ کارشناسان‌ روابط عمومی‌ در پستهای‌ تخصصی‌ آنان‌ است‌. برای‌ مثال‌، یک ‌روابط عمومی‌ کارآمد ، بایستی‌ از گماردن‌ یک‌ نیروی‌ کارشناسی‌ ارتباطات‌ در پست‌ امور اداری‌ جدا پرهیز کند.اصل‌ دیگردر مدیریت‌ علمی‌ روابط عمومی کارآمد ، توجه‌ به‌ بهسازی تخصصی‌ نیروی‌ انسانی‌ بطور مستمراست . برگزاری‌ دوره‌های‌ آموزش‌ براساس‌ نیازسنجی علمی ، انتشار نشریات‌ موردی آموزشی‌ و در صورت‌ لزوم‌ نشریه‌ ادواری در این ‌خصوص‌ می‌تواند ضامن‌ پویایی علمی کارکنان‌ روابط عمومی ‌باشد.
۴-۱۳ ـ توانمندی‌ تولید فرآورده‌های‌ فرهنگی‌
یکی‌ دیگر از ویژگی‌های‌ روابط عمومی‌ کارآمد ، توانمندی‌ درتولید فرآورده‌های‌ فرهنگی‌ است‌. به ‌نحوی‌ که‌ این‌ نوع‌ روابط عمومی ‌، به‌ جای‌ استفاده‌ از اطلاعات‌ سایر بخش‌های‌ سازمان‌، بطور مستقیم‌ نیز اطلاعات‌ را در قالبهای‌ مختلف‌ همچون‌ تفسیر، خبر و غیره‌ منتشر می‌کند. بنابراین‌ روابط عمومی کارآمد از طریق‌ تولید فرآورده‌های‌ فرهنگی ‌، در کار فرهنگ سازی‌ جامعه‌ نیز مشارکت‌ می‌کند. این‌ هدف‌ با ارائه‌ الگوی‌های‌ رفتاری‌ خاص‌ و ارتقای‌ سطح‌ آگاهیها تحقق ‌ می‌یابد.
۴-۱۴ ـ ایفای‌ نقش‌ در قالب‌ نهاد مدنی‌
روابط عمومی‌ کارآمد با مطالعه‌ مستمر افکار عمومی‌ و دخالت‌ دادن‌ آن‌ در تعیین‌ خط مشی‌ سازمان‌ ، نقش‌ مؤثری‌ را در عینیت‌ بخشیدن‌ به‌ افکار عمومی‌ (صدای‌ مردم‌) بازی‌ می‌کند. از طرف‌ دیگر به‌ عنوان ‌یک‌ گوش‌ شنوا ، کارشنود را به‌ نحو احسن‌ انجام‌ داده‌ و با چشم‌ بینایی‌ ضعف‌ها و نارسایی‌ را در می‌یابد و با زبان‌ گویایی‌، آن‌ را به‌ مسئولان‌ سازمان‌ انعکاس‌ می‌دهد. توجه‌ به‌ این‌ نکته‌ مهم‌ است‌: جانبداری‌ از مردم‌ با عنایت لازم‌ به‌ سازمان‌ است‌ که‌ در هر صورت‌ اصل ‌حقانیت‌ مخاطب‌ و احترام‌ به‌ افکار عمومی‌ را اصل‌ برتر می‌داند. بدین سان‌ روابط عمومی‌ را باید نهادی‌ دانست‌ که‌ درنقش‌ پلی‌ بین‌ ملت‌ و سازمان‌ عمل‌ می‌کند و با حمایت‌ از حقانیت‌ مردم ‌، خود را در قالب ‌و هیات ‌یک‌ نهاد مدنی‌ متجلی‌ می‌سازد.

رامسری 1393/07/16 ساعت 02:14 ب.ظ

انتصاب دکتراورمزدی به سمت ریاست میراث فرهنگی وگردشگری رامیتوان تنها قدم مثبت دولت تدبیر درراستای توسعه صنعت اشتغالزای گردشگری دررامسر قلمداد کرد.

سردار 1393/07/15 ساعت 11:11 ب.ظ

روزمرکی نه روزمررکی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.