تولد دوباره

تجربه درآمیختگی زایش و درد تجربه‌ای تکرار شده به قامت تاریخ است و نو-شونده برای هر مادری به وقت زایمان. شاید به همین دلیل در اسطوره سیمرغ، تا خاکستری حاصل از خودسوزی نباشد جوجه‌ای از تخم سربرنخواهد داشت. اما لازم نیست مادر یا سیمرغ باشی تا این درد زایش را تجربه کنی. تیم تحریریه موج شمال برای انتشار این شماره که اولین شماره در شکل و شمایل جدید است احساس مشابهی را تجربه کرد. دردی که چون با آفرینش همراه است در فرجامش احساس خوش‌آیندی دارد.

وقتی یک کاروان راه می افتد تا مسیری را از جایی به جایی طی کند، تمام همراهان کاروان ناخودآگاه در تمام مسائل سفر سهیم می شوند و این همراهی اگر با اتحاد و همدلی همراه باشد، همیشه سفر به خوبی به انتها می رسد.

همیشه قرار نیست این سفر بی مخاطره باشد یا از آغازی به پایانی برسد. گاهی تمام عمر در سفری هستیم که انتهایی ندارد. همیشه کسانی متضرر می شوند که از گروه همراهان خود جدا باشند و به دور از فطرت اجتماعی خودشان بخواهند به تنهایی ، مسیر سختی را طی کنند.

کاروان احیای موج شمال راه افتاده است. این یک خبر نیست. این درست همان چیزی است که اتفاق افتاد. اگر کسی جا بماند متضرر است. شما اگر کاسب هستید یا کشاورز، شهردارید یا شورا، جوانید یا پیر، مسئولید یا غیر مسئول ،متمکن یا فقیر ،اهل مطالعه هستید یا نه و...

اگر و اگر پیشرفت شهرتان برایتان مهم است ، می توانید با این کاروان همراه باشید ، یا می توانید کناری بایستید و ببینید که همه چیز تغییر می کند و نقشی ندارید یا می توانید مثل سدی در مقابل اتفاقات بایستید که اگر این طور است از خودتان بپرسید چقدر می توانید در مقابل کاری که هر روز حامیان و هم دلان بیشتری پیدا می کند، مقاومت کنید. ما به امید استقبال شما به انتظار می نشینیم.محمدرضا بهرامی

صفحه یک

صفحه دو

 صفحه سه

صفحه  چهار