پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

سرگروهبان می بخشید ما دیگر پیاده نظام شما نیستیم!

گویا یک نفر که خیلی دلبستگی به طبرستان داردو شناسنامه اش گویا ساروی با وجه تسمیه اسلامی و یک عنوان دکترا را یدک می کشد . درتلاش است تحت لوای وحدت ، تمام توانمندیهای و خواسته ها  بخشی وسیعی از استان را انکار کند ( فقط یک آدرس کوچک جهت اطلاع آقای دکتر" آیافقط جوانان تحصیل کرده مرکز استانی سلامت نفس دارند که در دو و سه سال گذشته بعنوان دبیر  جذب مناطق آموزشی غرب مازندران شدند ولی جوانان بیکار درشهرستانها ی غرب استان شایستگی این نظام آموزشی را ندارند ) .

( تحلیلی است اجمالی و سریع بر یادداشت آقای دکتر اسلامی در روزنامه محلی استان مازندران دیار سبز  سه شنبه 3 بهمن 1391  شماره 661 و پایگاه خبری مازندران تحت عنوان " نامه سرگشاده دکتر اسلامی به وزیر کشور )"

جلیل پور منصوری / گویا یک نفر که خیلی دلبستگی به طبرستان داردو شناسنامه اش گویا ساروی با وجه تسمیه اسلامی و یک عنوان دکترا را یدک می کشد . درتلاش است تحت لوای وحدت ، تمام توانمندیهای و خواسته ها  بخشی وسیعی از استان را انکار کند ( فقط یک آدرس کوچک جهت اطلاع آقای دکتر" آیافقط جوانان تحصیل کرده مرکز استانی سلامت نفس دارند که در دو و سه سال گذشته بعنوان دبیر  جذب مناطق آموزشی غرب مازندران شدند ولی جوانان بیکار درشهرستانها ی غرب استان شایستگی این نظام آموزشی را ندارند ) .

به نظر شما شهروندان غرب استان فقط سرباز پیاده مرکز استان هستند؟

آقای دکتر اسلامی ، به جهت تاریخی و دیرینه شناسی  ما طی قرنها مازندرانی نبودیم ، لذا بکارگیری لفظ تجزیه طلبی برما صدق نمی کند. تاریخ نشان داده است که طبرستان محدوده مشخص و تعریف شده ای داشت  و دارد،چنانچه در برهه ی از تاریخ مدیران به هردلیل دست مارا به دست تان دادند تا با هم  همراه باشیم، ازاین همراهی و همنشینی مارا سودی نبود که هر آنچه بود برای شما بود ، امروزه ما همه آن ناملایمات را هم به دلیل همسایگی فراموش می کنیم .پس اگر فتنه ی است از مرکز استان است که به دنبال زیادخواهی است . نوشته شما از اولش نقد که نبود فحش نامه بودی به شهروندان و مسئولین کشوری از روی استحصال به فهم و ادراک  مردمان این سرزمین.

آنانی که خواهان تشکیل استان جداگانه ی هستند قصد و خواهان  خروج از حاکمیت جمهوری اسلامی نیستند که جنابعالی  مدعی فلج شدن و کور شدن کشور را سر داده اید . در یک محاسبه ساده این جدایی از مازندران  را می توان گفت شهروندان تمایل دارند که رتق و فتق امور کاریشان دریک شرایط بهتر و نزدیک به محل زندگیشان به سرانجام برسد، نه اینکه در مراجعه سازمانی به مرکز استان  ( ساری) ، شهروندان با هر حادثه ای عزیزانشان را از دست بدهند ویا با هر مرخص ساعتی مدیری و کارمندی همه هزینه یک سفر طولانی و کسالت بار به یکباره به هدر برود و نگاه شهروند خسته از این مسیر طولانی با بد وبیراه به کلیت نظام همراه گردد.

آقای دکتر! خوب تبر برداشتی و ریشه  اخلاقیات و ناموس مردم را به حراج گذاشتی.ناموس مردم در عصبانیت برخواسته از جاهلیتان از مفهوم گردشگری  را باد هوا کردی . آیا یک لحظه درنگ کردی که ببینی که چه می نویسید ، آنجایی که ارزش قلم را پاس نمی داری که " همه گردشگری ما شد بفرمائید ویلاداریم در ویلا هزار کوفت وزهرمار داریم "

آقای دکتر با وجه تسمیه اسلامی ، صغری چینی غلط شما با قیاس شیطانی همراه شد . آیا رفتار خلاف شئون اخلاق چند نفر ناچیزی از یک جامعه  بزرگ قابل تسری بر کل آن جامعه است. آیا واقعاً همه ویلا داران و خانه های استجاری مسافر پذیر در این تفکر شما جا می گیرند. به نظر شما در شهرهای دیگراز این اتفاقات نمی افتد . آیا همه مسافران میلیونی دراین بخش از غرب استان  مازندران شما خلافکارند. به نظر شما عصبانیت شما ، دیدگان شما کور و بی بصیرت نکرده است؟

صرفا جهت اطلاع حضرتعالی و بنا بر گزارش های منابع موثق در ده سال گذشته 180 میلیون مسافر خارجی از کشور ترکیه مسلمان بازدیدکردند که در آمدی برابر با کل فروش نفت در ایران را رقم می زند. آیا آنان در انتخاب و برنامه ریزی  برای گردشگری مشمول تفکر بی ارزش شما دچار شدند وای برمسلمانی ما !.

آقای دکتر! دوباره یک لحظه دیگر فکر کنید !! این جمله شما جلوه دادن مردمان غرب استان به بی غیرت نیستی؟ پس چیست ؟ که جنابعالی سینه خود را برای آنها چاک می کنی !. پس بهتراست ما راه خود را از تو بی اصطلاح با ناموس !جدا کنیم  . چرا که ادب حکم می کند. اجازه بفرمایید ما سو خود روئیم شما هم سوی خود.!! چون برداشت شما از مردمان این بخش از سرزمین ایران و مفهوم مهمان پذیرشان را با آن ادبیات تان گره خورده است.  بدلیل متهم کردن  ما با آن ادبیات   دکترایتان !، باید در این بخش با ادبیات خودتان  به شما که دیگر نزدما بزرگوار نیستی، باید بگویم  که  این نوع تفکر شما نشان از بلاهت نویسنده دارد،که شرط بلاغت در نویسندگی  آن بود که آنگونه  خیل عظیمی از مردمان پاک این سرزمین را متهم نکنی.  که ظاهرا تورا برآن بلاغت راهی نیست.

از دولتی گفتی.  اگر شما تحلیل زمان و مکان داشتید به یادتان می آورم  که نمایندگان گذشته قدرت چانی زنی بیشتری برای احقاق حقوق منطقه و استان خود داشتندکه امروز نمایندگان جرئت بیان یک حقیقت آشکار را ندارند.

آقای دکتر در بحث هجمه مدیران  به آندسته از مدیران استانی که امروز از مقامات ارشد کشوری هستند . نبایست با تفکرات تنگ ناسیونالیستی قید و بند زد که آنان امروز نماینده کل کشور هستند  نه اینکه مثل تو مرکز نشین استانی همه امکانات و منابع  زیر خود جمع کنید و روی آن بنشینید!. همین نوشتار شما گویای کل اندیشه زیادخواهی شما است که خواهان گسیل منابع کشور به سمت شما باشد. شما می خواهید همه برای شما تخم طلا کنند.

شما در انتهای مقاله با یادآوری گذشته چالوس ، مرزن آباد ، تنکابن ورامسر تحت عنوان " مازندرانیهای عزیز ، همولایتی های خوب ، مردم قلب مازندران ، چالوس بزرگ ، مرزن آباد تاریخ سازکه برگ اول شناسنامه مازندران هستید . تنکابن که دیلم تو لرزه بر اندام زورگویان می انداخت و همشیه .... رامسر و اشکور که کوتوال و قلعه بان مازندران بودید." قصد همراه کردن شهروندان غرب استان را با خودتان دارید. ولی جملات شما را یکبار بخوانید . همه آنها سرباز پیاده خود حساب کردید که در طول تاریخ فقط جلوی هجوم بیگانگان  به مازندران شما را گرفتند . بدبخت فرماهدهی که دیگرسرباز پیاده یش از اوامر قلدرمابانه اش حرف شنویی ندارد .

 می بخشید سرگروهبان ما دیگر پیاده نظام شما نیستیم !!

 

( بدلیل جلوگیری از  طولانی شدن بحث ُ تجزیه و تحلیل نکات زیادی  یادداشت آقای دکتر  را  به خوانندگان ایشان وامی نهم ، چرا که لازم است تجزیه طلبان گذشته و آینده از تفکرات  ایشان بهره بیشتری ببرند) .

منبع :وبلاگ بابران

 

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1391/11/07 ساعت 07:35 ب.ظ

(((((حالا تصدق سر کشاورزان مازندرانی همین دیروز صد وبیست هزار تن برنج وارداتی به بازار آمد و همه ی گردشگری ما شد که بفرمائید، ویلا داریم، در ویلا هزار کوفت و زهر مار داریم!))))))) در این جملاتی که دکتر اسلامی گفتن کجا اسم شهر تنکابن یا فرضا شهر های غرب مازندران رو بردن...؟؟؟!!!نکنه فکر میکنید دریا وجنگل فقط تو غرب مازندران وجود داره؟؟؟!!!یا اینکه ویلا و اجاره ویلا فقط تو غرب مازندران وجود داره ...؟؟؟ایشون منظورشون گردشگرانی بود که از مواهب طبیعی مازندران استفاده میکنند و در نهایت همچین مسائلی رو به با میارن....نه برادرمن خوب بود شما نامه را بادقت مطالعه میکردی تا چنین بر استاد تاریخ مازندران نمیتاختی...

نویسنده محترم تنکابن قلب غرب مازندران : به نظر شما بیان این جمله آقای دکتر که " همه گردشگری ما شد بفرمائید ویلاداریم در ویلا هزار کوفت وزهرمار داریم " در شأن تنکابن و غرب مازندران است . هدف جوابیه این است با هر سطحی از مدرک نباید جامعه ی از مردمان پاک یک سرزمین با این ادبیات نسبت زشت داده شود . پس تو اصلاً تنکابنی نیستی یا یادداشت آقای دکترت را مطالعه نکرده ی . حتی اگر این جمله را به شهروندان و فرهیختگان ساروی دوستدار آقای دکتر نشان بدهی اگر از دکتری بیزاری نجوید حتما این جمله ایشان را درشان مطبوعات و جامعه با فرهنگی استان مازندران نمی دانند . ضمنا جداشدن بمنزله پیوستن به استان دیگری نیست هدف فراهم کردن فضا بهتر برای زیستن بهتر است . برزگی به سن نیست هرچند محقق بزرگ باشند احترام گذاشتن به دیگران از نشانه های محقق است که متاسفانه آقای دکتر در این مقاله آن را رعایت نکردند.

دوست 1391/11/07 ساعت 12:48 ب.ظ

واقعا برای این تنکابنی متاسفم مردم آسایش می خواهند نه تاریخی که معلوم نیست زاییده ذهن بیمار آن دکتر یا این منتقد و یا شما پدیدار شده باشد.منطقه همیشه عقب بماند زیرا که افرادی چون شما نمی خواهین رشتی باشین این طرز طفکر نازیستی فقط از شخصیتی چون شما بر می آید مسلمان خدا می فرماید ان اکرمکم عندالله اتقاکم.
ایران سرای من است. هدف از جدایی فقط راحتی مردم، جذب بیشتر امکانات، جلوگیری از تحقیر شدن توسط منطقه شرق استان، احیا فرهنگ والای منطقه و دیگر دلایل که همه واقفند

تنکابن قلب غرب مازندران 1391/11/07 ساعت 10:16 ق.ظ

این بنده خدا اصلا دکتر اسلامی رو میشناسه....اون موقع که دکتر اسلامی مشغول تالیف کتاب تاریخ طبرستان بودن ایشون داشتن از شیر مادرشون تناول میکردن...!!!در ضمنواقعا برای افرادی که تاریخ رو نمیدونن یا خودشون رو به ... میزنن متاسفم...دوستانی که رامسر وتنکابن رو خاک آبا و اجدادی گیلان میدونن فقط کافیه یه سرج کوچیک تو کتابخونه های شهرشون و یا اینترنت بزنن تا به عمق فاجعه ی نظریه شون پی ببرن...!!!من نمیدونم این چه معیار مضحکیه که چون بعضی اهالی رامسر و تنکابن بنا به معاشرت بیش از حد با گیلانی ها زبانشون به گیلکی متمایل تره جز گیلان محسوب میشن..؟؟؟!!!پس اگه این فرضیه مضحک رو قبول کنیم اهالی خوزستان رو که چون نود درصد گفتگو های روزانه شون عربیه باید جز خاک لاینفک عراق بدونیم یا اهالی آذربایجان رو که ترکی حرف میزنن به ترکیه یا جمهوری آذربایجان واگذار کنیم خیال خودمون رو راحت کنیم...!!!نماینده لنگرود با نهایت ... میگه نصف اهالی چالوس مردم لنگرود هستن که به چالوس مهاجرت کردن و باید به همین دلیل چالوس به استان گیلان!!! ملحق بشه...یا اون فوتبالیست ...تیم داماش که اهل تنکابنه آدم شرمش میاد اسمش رو ببره ...میاد میگه ما چون هر وقت مریض میشیم ما رو اعزام به رشت!!! میکنن پس ما اصالتا گیلانی هستیم....!!در شرق استان با وجود رقابت دیرینه ای که بین مردم ساری و بابل وجود داره مردم بابل مرکزیت ساری رو قبول دارن حالا چطور شده بعضی ها ساز جدایی طلبی سردادن نمیدونم....ضمنا در چند سال اخیر استان های زیادی به نا حق از مازندران کبیر جدا شدن ولی چون رگ و ریشه و هویت خودشون رو زیر سوال نبردن با مقاومت کمتری مواجه شدن...نمونش مازندران شرقی که نام جعلی گلستان رو یدک میکشه و یا مازندران جنوبی و جنوب شرقی مثل فیروزکوه و دماوند و استان سمنان...راستی اگه کتاب تاریخیه ابن اسفندیار رو خوب مطالعه کنی میبینی که مرز تبرستان عزیز از کردکوی تا هوسم(رودسر کنونی) بوده...خواهشا اینو به من بگید که در آینده به نسل های بعد از خودتون درباره ننگ رشتی شدن چه پاسخی خواهید داد؟؟؟....
در نهایت نور بر قبر فردوسی بزرگ که نام بعضی مکان ها رو به زبون نیاوورد و با شهامت گفت...
که مازندران شهر ما یاد باد.....همیشه بر و بومش آباد باد

دوست 1391/11/06 ساعت 11:48 ب.ظ

عزیزان من آنقدر ذهن و وجود خود را از این دست سخنان که از طرف کوته فکران گفته می شود آزرده نسازید. تاریخ حال و گذشته بر این نکته اذعان دارد که فرهنگ کلامی و فکری اهالی شرق استان در همین حد بوده و هست و خواهد بود. نگاه اهالی دیگر استانها به طبری ها یک نگاه به افراد چاپلوس مابانه است و آنقدر مجیز گوی دیگران بوده و دیگران را برای تجمیع منافعشان خفه کرده اند که اینگونه رفتارها در باور و عادات آنها نهادینه شده است متاسفانه افراد مدیر غرب استان هم از آن جماعت انتخاب می شوند که علل اصلی عقب ماندگی این بخش تاریخی و بافرهنگ شده است و باعث آن گشته که مشکلات اقتصادی معدود افراد این دیار را به اموری مشغول سازد که دست مایه گزافه گویی عده ای از بی خردان شود به امید استان دور از بدی ها

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.