پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

زندگی


 

شعر زیر از سروده های شاعر گرانقدر جناب آقای حجت الاسلام علیرضا سعیدی (طالشی) شاعر رامسری می باشد.

شایان ذکر است نامبرده از نعمت صدای بسیار زیبایی برخوردار است.

 

    

         

نرگس آتش می پرستید ،داشت شبنم می فروخت

        با همان چشمی که می زد زخم مرهم می فروخت

 

زندگی چون پرده داری پیر ، در بازار عمر

      مرگ را همچون شراب ناب کم کم می فروخت

 

زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر

     شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت

 

من گلی پژمرده گشتم در میان غنچه ها

      گل فروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت

 

نظرات 4 + ارسال نظر
محمد ولی تکاسی 1390/02/31 ساعت 02:11 ب.ظ http://mw1.blogfa.com

با عرض سلام
ارزش درست نمایاندن واقعیت کمتر از منزلت خون شهدا’ نیست. ان شا’ الله همینطور که پله پله حرفهای دلتان را می زنید پله پله هم به واقعیت قضایا نزدیکتر شوید.
محمد ولی تکاسی
وبلاگ رامسر شهر دریا و جنگل
جواهرده رامسر

خدایش رحمت کند. مرد خوبی بود.
آن زمان ها که در جبهه های جنگ حق علیه باطل بودیم وقتی چنین چهره های نورانی را می دیدیم بلافاصله می فهمیدیم که دنیا گنجایش چنین انسان های نورانی را ندارد...و جایشان در بهشت در کنار حوریان است .
الان که دیگر در جبهه های صلح حق له باطل راهمان نمی دهند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

محسن ی 1390/02/29 ساعت 09:51 ق.ظ

دوست گرامی آقای بهرامی
با سلام و خدا قوت
کاش در انتخاب قاب کمی دقت می نمودید ، من هم فکر کردم ایشان شهید شده اند بعد که به زمان فعل جملات دقت کردم متوجه شدم همه زمان ها در زمان حال است نه گذشته !!!!!!! ( می باشد ، است ... )

پوزخندی بر انتخاب یا انتصاب !! قاب !!

موفق باشید

من 1390/02/28 ساعت 03:36 ب.ظ

اون تصویری که از ایشان درج کردید گفتم خدای ناکرده زبانم لال ایشان..... .

تصویر یه کم پریدگی داشت
یه قاب بهش اضافه کردم تا یه کم رو به راه تر بشه
نه اقای سعیدی ملبس هست و اکنون در مساجد کاشان در حال تبلیغ

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.