شاعر نام آشنای رامسری

                                       

هلاکو خلعتبری ، فرزند رضا قلی است که در سال 1331 در آسیاب سر رامسر متولد شده است و دارای دیپلم ادبی از دبیرستان حافظ تنکابن می باشد.وی هم اکنون به عنوان مدیرعامل کارخانه چای سادات شهر مشغول به کار است.
**جناب آقای خلعتبری ، شما از چه زمانی و چگونه شروع به سراییدن شعر نمودید؟
*بنده از دوره دبیرستان شروع کردم به سرودن شعر. یکی از هم کلاسی هام شعری در مورد ماه رمضان سروده بود و وقتی که خواست سر کلاس بخواند من متوجه شدم که آن شعر غلط های زیادی دارد و از آن به بعد تصمیم گرفتم مطالعات شعری خودم رو بیشتر کنم تا بتونم شعر بسرایم . در اوایل اشعار عاشقانه و... می سرودم. اولین شعرم در سال 1355- 1354 که یک دوبیتی بود درهفته نامه "اطلاعات دختر- پسر " به چاپ رسید .
پیاله کو؟به کف ساغر ندارم
میخوام بالی زنم من پر ندارم
دلم از تو نمیشه لحظه ای دور
دریغا که تو را در بر ندارم
در زمان قبل از انقلاب اشعار سیاسی نیز سرودم که یکی از آنها که از همه مشهورتره و هنوز در اذهان مردم باقی مونده با عنوان "نه سر پیاز ،نه ته پیاز" است که به زبان عامیانه می باشد . بعد از انقلاب با شنیدن شعر شیون فومنی با عنوان "گاو" که از کدخدا صحبت می کرد و پدر من هم کدخدا بود منو تحت تاثیر قرار داد تا شعری در جواب آن شعر بسرایم به نام " حی علی خیر العمل". پس از 8-7 سال از سرودنش در شب شعری بمناسبت یادمان نیما یوشیج که از طرف دانشگاه آزاد تنکابن برگزار شده بود دعوت شدم و از آنجاییکه بنده شیون فومنی رو نمی شناختم ، در برابر وی شعرم را خواندم و مورد تشویق زیاد حضار و خود شیون قرار گرفتم ، و اون شعر سبب شد که علاقه وی‍ژه ای نسبت به شعرهای محلی پیدا کنم و بیشتر به سرودن اشعار محلی روی بیاورم.
**جناب آقای خلعتبری آیا اشعارتان چاپ هم شد ؟
*بله ، دو نوار پیردار 1و2 که خواننده آنها خودم هستم را منتشر کردم و کاست های 3 و4 آن نیز در دست تهیه است. به زودی برای منظم نمودن آثارم سایتی را هم راه اندازی خواهم نمود.
**تیراژ کاست ها چه تعداد بود؟
*تعداد 8000 نسخه رو با هزینه شخصی خودم تکثیر نمودم و علاوه بر آن ، مردم خودشان نیز تعداد زیادی کپی کردند . جا دارد تشکر کنم از جناب حجت الاسلام صفر قاسمی رئیس سابق اداره ارشاد رامسر که در تایید کاست ها کمک های زیادی به من کردند. 
**آیا عضویت در انجمن های شعر را نیز داشتید؟
*بله، عضو انجمن شعر تنکابن در زمان قبل از انقلاب و پس از آن ، در دوره ای هیئت مدیره انجمن شعر کتالم و در کنگره ی شعر در تهران نیز شرکت نمودم . به دلیل عضویت در انجمن شهر تنکابن و شرکت در شب شعرهای آنجا و تحصیل در شهرستان تنکابن به اشتباه در بعضی از کتابها نظیر" تاریخ جامع تنکابن" نوشته علامه و " ورزشکاران تنکابن" نوشته عبدالرحیمی منو تنکابنی معرفی کردند.
** جناب آقای خلعتبری یه کم در باره وی‍ژگی اشعارتون و نحوه انتخاب موضوعات توضیح دهید.
*موضوعات شعر من بیشتر برگرفته از طبیعت است که در قالب اجتماعی – سیاسی قرار دارد . به نظر من آن چیزی که در طبیعت قرار دارد از زایش تا مرگ با انسان برابری دارد . در کاست های پیر دار شعر کوه سماموس موجود است . من اعتقاد دارم کوه زمانی استوار است که خوشرویی داشته باشد . زمانی سرافراز است که به اجتماع محبت کند . هر کس به جامعه محبت نکند حتی اگر فکر کند به اندازه کوه هم هست باز استوار نیست . شاعر همش دنیا را ساده دوست دارد.سادگی و بی آلایشی را قبول دارم و غرور و خود پسندی را زوال می دانم . شخص مغرور بعد از کهولت می فهمد که مغرور است . شکم پرستی را قبول ندارم و شکم را دردسر اجتماع می دانم . کشتن و نابود کردن را قبول ندارم و همگی را متعلق به خدا می دانم.
**جناب آقای خلعتبری چه سخنی با مردم هم زبانتان دارید؟
*توصیه ام اینست که زبان مادری خود را هرگز فراموش نکنند ، با همین زبان می تونن اصالت خود را حفظ کنند . چون زبان این خطه پر از ضرب المثل ها ،زبانزدها و امثال و حکم است ، بنا بر این خیلی ارزشمند است . به همه دوستان تنکابن و رامسری توصیه می کنم برای احیاء زبان این خطه تلاش کنند.
**چه سخنی با مسئولین شهرستان خصوصا متولیان امور فرهنگی دارید؟
*حرفم اینه که کسانی که برای فرهنگ این مرزو بوم تلاش می کنند تا زمانی که زنده هستند مسئولین باید به فکرشان باشند و نه پس از مرگشان . هنرمندان و شاعران این خطه هیچ توقع و چشم داشتی ندارند جز ترویج فرهنگ غنی شان . توصیه می کنم دست هنرمندان را بگیرند تا تمام تمرکزشان در جهت اشاعه فرهنگ این منطقه باشد.مثلا وقتی شاعری اشعار خوبی می سراید نباید دغدغه ی چاپ و کارهای اداری و تامین هزینه اثرش را داشته باشد ، بلکه مسئولین باید با کمک مالی و پشتیبانی هنرمندان در جهت احیای فرهنگ این منطقه کوشا و سهیم باشند.
**حرف نگفته ای دارید؟
*من خودم را یک شاعر نامدار می دانم ولی نمی دانم چرا در بعضی از مجالس شعر منو دعوت نمی کنن.مثلا در همین جلسه بزرگداشت سلمان هراتی . در حالی که من خودم را هم تراز سلمان هراتی می دانم.
**شاه بیت اشعارتون؟
*تمام شعرهای من شاه بیت هستند ولی به شعر "حی علی خیرالعمل " نگاه ویژه ای دارم.
...شیون اهل فومن می درده مبتلایه
  درد زمانه دانه تا ظلمه کدخدایه
  ده ندانه می خبری کدخدایه ریکایه 
  نیدم وره روبرو تا وپیچم وی پایه...