کاروان ورزشی ایران در بازیهای آسیایی گوانگ ژو، کمتر از چهارصد ورزشکار به همراه داشت و چندده مربی، داور و سرپرست نیز این ورزشکاران را همراهی میکنند. اما نفرات اعزامی ایران حدود 500 نفر اعلام شدند تا این ابهام به وجود آید که ده ها نفری که نامشان اعلام نشده، چه کسانی هستند و چه ماموریتی در کاروان اعزامی داشته اند؟ برای پیگیری این مسئله تلاشهای فراوانی صورت پذیرفت، اما با توجه به محذورات خبرنگاران اعزامی، امکان کسب جزئیات کامل این اتفاق حاصل نشد. با این حال هویت برخی از عزیزان که با هزینه بیت المال و یا در پوشش نمایندگان ایران راهی این رویداد شده بودند، با همراهی برخی خبرنگاران متعهد مشخص شد. آینده مروری دارد بر برخی اشخاصی که عدم حضورشان در بازیهای آسیایی، کاروان ایران را با مشکلی همراه نمیساخت. اما این عده نیز اعزام شدند تا جمع حاضران، جمع باشد...
کسری از کاروان ورزشی ایران در بازیهای آسیایی گوانگ ژو دوستانی بودند که حضورشان در این رقابتها آن قدر ها هم ضرورتی نداشت و یا برای حضورشان ضرورت تعریف شده بود(!) تا همه دور هم جمع باشند. اما این گروه که برخی نامشان تاکنون اعلام نشده و دسته ای دیگر نیز از کنار نامشان عبور شده، چه کسانی هستند و آیا لازم بود این اشخاص راهی این رویداد شوند و آیا در درخشش ایران اثرگذار بوده اند؟ آیا هزینه حضور این اشخاص به اضافه هزینه های میلیاردی اعزام سایر دوستان و همچنین سایر بودجه های تدارکاتی، بازخورد مناسبی داشته و با منطق "اصلاح الگوی مصرف" مقرون به صرفه بوده است؟
کاروان ورزشی ایران در بازیهای آسیایی گوانگ ژو، کمتر از چهارصد ورزشکار به همراه داشت و چندده مربی، داور و سرپرست نیز این ورزشکاران را همراهی میکنند. اما نفرات اعزامی ایران حدود 500 نفر اعلام شدند تا این ابهام به وجود آید که ده ها نفری که نامشان اعلام نشده، چه کسانی هستند و چه ماموریتی در کاروان اعزامی داشته اند؟ برای پیگیری این مسئله تلاشهای فراوانی صورت پذیرفت، اما با توجه به محذورات خبرنگاران اعزامی، امکان کسب جزئیات کامل این اتفاق حاصل نشد. با این حال هویت برخی از عزیزان که با هزینه بیت المال و یا در پوشش نمایندگان ایران راهی این رویداد شده بودند، با همراهی برخی خبرنگاران متعهد مشخص شد. آینده مروری دارد بر برخی اشخاصی که عدم حضورشان در بازیهای آسیایی، کاروان ایران را با مشکلی همراه نمیساخت. اما این عده نیز اعزام شدند تا جمع حاضران، جمع باشد.
از این تیپ اشخاص کم اعزام نشدند، البته برخی از این تیپ برادران سرمایه دار در تصاویر ثبت نشدند و یا خبرنگاران نتوانستند آنان را شناسایی کنند. احمدیان هرچند سابقه ورزشی نداشت، اما پول که داشت! مردی که کت و شلوار 2 تا 6 میلیون تومانی و پیراهن 600 هزار تومانی میپوشد و لکسوس و بی ام دبلیو 740 زیرپایش است، چگونه میتوان جلویش را گرفت که راهی چین نشود و در VIP که محل حضور مسئولان ارشد هر کشور است، ننشیند؟
اصغر یوسف نژاد نماینده ساری یکی از همین نمایندگان بود که در کنار سعیدلو در VIP نشسته بود و بر این مسابقات نظارت میکرد. البته مشخص نیست این نمایندگان با حضور در این بازیها بر کدام بخش نظارت میکردند؟ آیا این عزیزان به جز دهقان که سابقه مجری گری ورزش دارد، از جزئیات حوزه ورزش شناخت دارند و یا به این سفر دو هفته ای آمده بودند که شناخت پیدا کنند؟! آیا در این ایام که بحث بررسی برنامه پنجم توسعه کشور در مجلس مطرح است، حضور این عده که تنها چهره برخی از ایشان صید دوربینها شد، در مجلس کارآمدی بیشتری نداشت؟
البته علاوه بر ضرابی، محمد هادی منصوری مشاور دیگر رئیس کمیته ملی المپیک که سابقه ورزشی اش، روابط عمومی بازیهای برگزار نشده کشورهای اسلامی است نیز در جایگاه ویژه حضور داشت تا دست کم یک هدف اعزام این عزیزان و ماموریتشان در طول بازیهای آسیایی 2010 مشخص شود: تماشای مسابقات!
البته علاوه بر این مشاوران، با وجود آنکه چینی ها امکان قرار دادن محافظ در اختیار مقامات ایرانی را داشتند و سعیدلو نیز تعداد کثیری محافظ چینی داشت، هر دو محافظانی نیز از تهران با خود بردند تا احیاناً اگر کسی خواست سوءقصدی به جان ایشان بکند، نتواند. هرچند در تاریخ ورزش ایران سابقه ندارد که کسی به رئیس سازمان تربیت بدنی چپ نگاه کند، چه رسد به سوء قصد.
البته ای کاش وی تنها در همان جایگاه ویژه، کنار مشاوران علی آبادی می نشست و از صف نخست مردان ایران در زمان رژه کاروان کشورمان در افتتاحیه بازیها سر در نمی آورد! اما به هر حال چنین نشد و در اتفاقی نادر، مدیرکل حراست سازمان ورزش در صف نخست رژه حضور یافت. در هر صورت، اگر مدیرکل حراست در این چند مراسم نیز حضور نداشت، حق ماموریتی به او تعلق نمیگرفت. البته باید دید با این شرایط حق ماموریتی به وی و همکارانش در گوانگ ژو تعلق خواهد گرفت؟!
در انتخاب خبرنگاران اعزامی به بازیها نیز به دقت عمل شد و مثلاً در جمع خبرنگاران امثال برادر ارجمند محمد آخوندی مدیرکل سابق روابط عمومی و امور بین الملل سازمان ورزش که معروف حضور هستند، کم نبودند. محمد آخوندی به عنوان نماینده وطن امروز راهی این بازیها شده بود و در این رسانه مسئولیتش مدیرمسئول است. تصویر آخوندی را در کنار سراجی رئیس دفتر سعیدلو در مرکز خبری بازیها مشاهده میکنید.
ریاست کمیته نظارت و
ارزشیابی کاروان اعزامی به بازیهای آسیایی نیز پستی بود که میشد به
بهرام افشارزاده دبیرکل کمیته ملی المپیک سپرد و تهیه این گزارش کار چندان
دشواری نبود. اما به هر حال نمیشد جای مهدی قدمی را وقتی که محافظ و
مشاور نیز به چین رفتهاند، در جایگاه ویژه بازیها خالی دید؛ مگر چند
میلیون تومان میان هزینه چند ده میلیاردی تدارک و اعزام کاروان ایران
در این بازیها، چه کسری میشود که حالا به خاطرش نایب رئیس کمیته را اعزام
نکرد؟! البته شاید این دوستان با هزینه شخصی راهی این بازیها شده اند و
دو هفته در چین مانده اند که در این صورت منتظر ارسال اسنادشان برای
انتشار و رفع ابهام هستیم!
خوشبختانه با تلاشهای مدیران و
ورزشکاران و کسب حدود 60 مدال رنگارنگ کاروان ایران به رتبه چهارم بازیهای
آسیایی دست یافت، اما باید پرسید با این ولخرجیها، به طور متوسط هر مدال
طلا از تدارک ورزشکاران تا اعزام و بازگشت تیمها، برای مردم ایران چند
صد میلیون تومان هزینه داشته است؟
اگر قرار باشد، هزینه های میلیاردی را در 20 مدال طلا و 49 مدال نقره و
برنز تقسیم نماییم، چه رقمی به دست می آید؟ هر مدال 100 میلیون تومان؟ 200
میلیون تومان؟ 300 میلیون تومان؟ بیشتر؟! آیا بهتر نیست مسئولان محترم که
این روزها بر روی موفقیت ها مانور میدهند، متذکر شوند، مدال های نقره و
برنز تیراندازی پس از چند میلیارد تومان هزینه سخت افزاری و نرم افزاری به
دست آمد؟ یا چرا پرسیده نمیشود یک نقره و برنز جودو و یا ناکامی در
رشته های تیمی برای کسب حتی یک قهرمانی تیمی چند صد میلیون تومان برای
مردم ایران آب خورد؟ صورت حساب لطفاً!آینده
منبع : بیدار