پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

پژواک رامسر

آید به سوی ما باز ، هر کار زشت و زیبا!!!

شفاف سازی همایش غرب مازندران و شرق گیلان

                                                  

 

 

 

 

  

 

 

 


سام ایران باستان در وبلاگ شخصی اش می نویسد :

 

..در ثانی خدمت آن دسته از طبری زبانان و محموداحمدی ­نژاد که شائبه کم جمعیت بودن غرب مازندران و شرق گیلان بر آنها مستولی شده است عرض کنم که این دو قسمت به دلیل هوش سرشار، جمعیتی پرچگال را در شهرستان­های پرجمعیت کشور دارند، به دلیل نبود کار برای آن­ها عملا در حال حاضر جمعیت این شهرستان­ها در بحرانی ترین حالت ممکن در طول تاریخ قرار گرفته است. مطمئن باشد هر جای دیگر هم این بلا اگر به سرش می­آمد کمتر از این جمعیت داشت...


منبع سایت  جاودان دریای کاسپین 

پوزخندی به دلسوزان عدم استانی شدن غرب مازندران!!!

                                                                                    

     

  

 

 

پس از آنکه لشکر اعراب با داعیه داری اسلام به فرماندهی عمر بن خطاب به ایران و ایرانیان دست یافتند ، آنها را عجم یعنی غیر خودی نامیدند.عجم نبایستی در جلوی عرب حرکت کند و راه برود !عجم نبایستی حاکمی از عجم داشته باشد و همیشه باید عرب بر آنها فرمانروایی و حکومت کند!! از عجم نباید امام جماعت انتخاب شود و عجم نباید با عرب ازدواج کند و... .این ایزا و توهین ها چنان بر ایرانیان تازه مسلمان شده گران آمد که نتیجه اولیه آن قتل عمر به دست ابولولو ، جوان ایرانی حاصل شد . جرقه ی اعتراضات با اقدامات ناشایست و قومیت گرایی اعراب  تسلط یافته ،زده شد و دامنه کشدار آن حدود 2 قرن ادامه داشت .

قیام ابومسلم سردار خراسان ، بابک خرم دین ،یعقوب لیث و... نشانگر این مسئله می تواند باشد که ایران و ایرانی هیچ زمانی زیر بار ظلم نمی رود و نخواهد رفت. اگردر زمانی خاص با اوضاع متشنج و ظلم کنار می آیند و می سازند ،نشانگر آن نیست که راضی به آن وضع هستند بلکه خود را برای قیام و حرکتی بزرگ برای مقابله با حقارت ،ستم و تبعیض و... آماده می کند . بالاخره ایرانیان صلح دوست و با فرهنگ توانستند دریک دوره طولانی خود را مستقل کنند و ننگ حقارت و تبعیض و ستم را از دامن خود پاک کنند .

با این مقدمه نویسنده وبسایت پوزخند به مسئله ی جدایی غرب استان و لزوم تشکیل استان جدید می پردازد. ساز جدایی و لزوم تشکیل استان جدید ،بیش از 3 دهه پیش کوک شده است و کودک خرد اکنون به جوان بالغی تبدیل شده است. این موضوع در این فاصله ی زمانی ، یکی از مهمترین خواستگاههای مردم بوده است.اگر بخواهیم کمی با دقت و واکاوی ، دلایل جدایی گرگان از مازندارن را از جلوی چشم خود بگذرانیم همان دلایل با اندکی بیشتر، انتظارات مردم غرب مازندران نیز می باشد.اگر امروز مردمان شرق و مرکز مازندران از مطرح شدن تشکیل استانی جدید در غرب مازندارن نگرانند و مانند زخم خورده ها به خود می پیچند ،ناشی از آنست که تمامی نگین های مازندارن را در حال از دست دادن می بینند .این موضوع باعث شده که با تمام توان با این موضوع مقابله نمایند و علیه آن قیام کنند.

 دلسوزانی از جنس شرق نشینان استان مازندارن برای مردم خطه غرب مازندارن پیدا شدند که مدام از ضعیف شدن و عدم یکپارچگی در صورت تشکیل استان جدید سخن می گویند و اتحاد را عامل تحقق خواسته های استان مازندارن می نامند و چنان می گویند که گویی مردم غرب مازندارن  خدای نکرده خواستار الصاق قسمتی از استان مازندران به دول خارجی هستند.

بمباران موضوع استانی شدن غرب مازندارن از طریق انتشار مقاله هایی با موضوع "رویای سود جویان " و  "مازندران یعنی گرگان تا رامسر" و... همچنین برهم زدن همایش لزوم تشکیل استان جدید نمی تواند بیانگر پیام خوبی برای مردم غرب مازندارن باشد.دلسوزانی که مدام از عدم جدایی و تشکیل استان جدید دم و قلم می زنند باید بر این موضوع احاطه داشته باشند که "کند هم جنس با هم جنس پرواز".

در توضیح این مطلب باید بیان نمایم که مردم غرب مازندارن خصوصا تنکابن و رامسر به زعم باطل و غلط شرق نشینان و دلسوزان عدم تشکیل استان جدید ،رشتی و گاها غریبه نامیده می شوند ، و این موضوع باعث شده است که نه جایی در صدا و سیمای و نه در مطبوعات استان داشته باشند.

مردم غرب مازندارن بر این باورند که نداشتن فرماندار و مدیر بومی در سمتهای حساس ،تقسیم ناعادلانه اعتبارات مختلف و بی تفاوتی و بی اعتنایی و... به آنها ،فقط در سایه ی تشکیل استان جدید محقق می شود .

این نمی تواند معقولانه و پذیرفتی باشد که هر جا سخنی علیه منافع ما بیان شود ،گوینده را مرتبط به اقوام طرد شده و کشورهای استعمار و امپریالیزم بدانیم.اگر غرب مازندارن این همه با اهمیت و دارای استراتژی خاص برای استان بود پس چرا پس از گذشت 3 دهه از اولین جرقه استقلال و جدایی ،به فکر رفع و بر آوردن خواسته های  مردم نبودند  .ما نباید با زور و خدعه و فریب و چنگالهای فولادی در زیر پارچه های منقش به دوستی و هم استانی بودن و غمخواری به دیگران بقبولانیم که از ما تبعیت کنند .

در پایان این نوشتار نویسنده وبسایت پوزخند به منتقدین و داعیه داران عدم تشکیل استان جدید در غرب مازندارن و شرق استان گیلان یاد آوری می نماید که ای همشهریان دیروز ، ای دلسوزان امروز و ای همسایگان فردا ،تابع احساسات نا مطلوب و ناسیونالیستی خود نباشید .ما با درایت مردم فهیم و مدیران دلسوز غرب استان و با استعانت از خداوند کریم و با عزت ،به زودی استانی جدید تشکیل خواهیم داد.به شما توصیه می کنیم قبل از ایجاد دوپارچگی و ایجاد استانی جدید دیگر در میان خودتان!!! به فکر تدبیر سوء مدیریت و چاره باشید که در روایات اسلامی آمده است " مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود.

لعلکم تعقلون.

 

گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!

                                               

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تا اومدن سرویس دانشگاه چند دقیقه ای باید منتظر می موندم.واسه اینکه وقتم تلف نشه رفتم روبروی دانشکده که باجه روزنامه فروشی بود و خودم رو با خوندن تیتر روزنامه ها سرگرم کردم، اطرافم چند نفر دیگه هم بودند ولی بین همشون یه نفر همانطور که روزنامه ها را نگاه می کرد تند تند تخمه می خورد و بدون توجه پوست تخمه ها را روی زمین می ریخت  .

داشتم فکر میکردم چی بهش بگم که یکی از کسانی که داشت روزنامه ها رو ورانداز می کرد با جدیت تمام بهش نگاه کرد و گفت:ببخشید خیلی عذر می خوام حواستون هست که دارید پوست تخمه ها را روی زمین می ریزید ؟پیش خودم فکر کردم الان دو حالت پیش میاد یا قبول میکنه و معذرت خواهی می کنه و یا حسابی ترش میکنه و با بی ادبی یه چیزی بهش میگه!

ولی یه حالت سوم اتفاق افتاد تخمه خوردنش قطع شد و متعجبانه نگاه کرد و گفت مگه اشکالی داره و از نظر شما ایرادی داره!!!

تصویر از من تامل از شما!!!

                         

سلام 

با آغاز سال تحصیلی جدید این دستورات در قالب دستورالعمل در سراسر دانشگاه اعم از محل اجتماع دانشجویان ، ورودی دانشکده ها،خوابگاه و... نصب گردید.

چرا قضاوت نادرست!!!

                                                                          puzkhand.blogsky.com

 

 

 

 

از آنجاییکه مطلب آخرم در مورد اعتراض نسبت به نگاه تبعیض آمیز غرب نشینان شهرستان رامسر نسبت به شرق نشینان ، عدم معرفی زیبایی و جلوه های طبیعی شرق همانند معرفی مناطق نه چندان زیبای غرب رامسر و با عنوان" اینک قضاوت با شماست!!!" مطرح نمودم متاسفانه سایتهای  "شمال امروز" و " دریا نیوز " و سایت دریا دیم " با تغییر عنوان مطلبم آنرا بر عکس  منعکس نمودند . این موضوع ابتدا از سایت دریا دیم آغازشد که تماس با مدیر سایت مطلب اصلاح شد.از مدیران سایت های یاد شده نیز خواهشمند است با درج درست عنوان مطلب نسبت به این نقیضه اقدام نمایند.

یاد آوری می نماید که اگر مدیر سایتی می خواهد مطلبی را در سایت های خود درست درج نماید نخست به منبع آن دست یابند تا از صحت و سقم آن آگاهی یابند /

با تشکر

محمدرضا بهرامی

اینک قضاوت با شماست !!!

puzkhand.blogsky.com  puzkhand.blogsky.com    

 

 

رامسر به دلیل داشتن زیباییهایی منحصر به فرد و طبیعت بکر و کوتاهی فاصله کوه تا دریا ،همیشه مورد توجه توریست و جهانگردان ،خصوصا شهروندان عزیز ایرانی بوده است.مراتع سبز و دریای نیلگون در دامنه کوههای سترگ وسر به فلک کشیده ،چنان شهر را زیبا نموده است که گمان انسان بدان سو می رود که آیا بهشت زمینی خداوند چیزی جز اینست؟

نغمه دل انگیز طیور در فصل بهار و تابستان و مضافا پاییز و زمستان در دل شاخسار درختان کهن و تنومند،آدمی را مدهوش و مسحور می سازد.قبای سبز طبیعت آنچنان آدمی را سرمست می سازد که شکرانه ی این همه نعمت از وهم و فهم آدمی بدور است.

مختصر زیباییهای یاد شده منحصرا به منطقه ای خاص مرتبط نمی شود ،بلکه پراکندگی زیبایی در کل شهرستان تنوع آفریده است

قلم نواز متذکر می شود که پاس داشتن این بلور منقش،مستلزم تلاش و کوشش تمام شهروندان رامسری می باشد و از آنجاییکه این مامن متعلق به تمام ایرانیان زیبا دوست و زیبا پسند است باید در حفظ  و نگهداری آن کوشا بود.

با این مقدمه به بررسی اجمالی ،پیرامون معرفی بدون غرض تمام جلوه های رامسر می پردازیم.

از آنجاییکه رامسر از دو قسمت غرب و شرق با حوزه شهری کاملا جدا از هم تشکیل شده است،حوزه غربی آن فعال تر و پر رونق تر از حوزه شرقی آنست.اشاره به پر رونق بودن و فعال بودن بدان معنی است که وجود ادارات کلیدی و مسئولین مهم شهرستان در قسمت غرب آن ،بالطبع ارزش کلامی و قلمی غرب شهرستان را متمایز کرده است.متاسفانه این موضوع یکی از دلایلی است که نگاه تک بعدی به قسمتهایی که زیباییهای خود را به قرض گرفته اند ،زیباییهای کم نظیر و گاها بی نظیر شرق شهرستان به باد فراموشی سپرده شده است و یا در پرده ای از گمنامی فرورفته است .شاید هم یکی دیگر از دلایل آن بی توجهی مسئولین شهری شرق شهرستان در جهت غلتاندن منابع طبیعی و جاذبه های بکر و زیباییهای بالقوه در جهت جذب سرمایه و معرفی بیشتر این قسمت می باشد که این نیز در جای خود گلایه آمیز است که متعاقبا مورد بررسی قرار خواهد گرفت .توجه به این نکته کافی است که بدون اغراق ،زیباییهای شهرستان که آن همه از آن یاد کنند مقروض به قسمت شرقی آنست که متاسفانه مانند پازل گمشده ای هیچ تمجیدی از آن نمی شود و گاها مورد غفلت و بدون معرفی باقی می ماند.جنگلهای بکر دالخانی و بنشکی و ییلاقات منشعب به آن ،ارتفاعات سراسر هیجان انگیز اربه کله و سرلیماک ،کوه منفرد و مخروطی و بسیار زیبای مارکوه با چشم انداز طبیعی همراه قلعه حسن صباح بر فراز آن ،آب گرم و شیرین های متعدد در شهرهای شرقی شهرستان در مقایسه با زیباییهای غربی شهرستان گوی سبقت را می رباید و حریف را در یک حرکت غافل گیرانه کیش و مات می کند.

با این وجود تقاضایمان از مسئولین شهرستان و شهر جز این نیست که در پی رفع موانع بوجود آمده بر آیند و شاهد جذب روز افزون میهمان به شهرستان رامسر باشیم/.

و اما براستی حقیقت چیست؟

                                                                    puzkhand.blogsky.com

 

 

 

 

در ابتدای مطلبم لازم می دانم به یاد آوری این نکته بپردازم که مطالب ذیل صرفا عقیده و نظر نویسنده وبسایت است و ازآنجائیکه صاحب اندیشه را نمی توان صرفا جهت اندیشیدن متهم نمود،لازم دانستم تحلیلی در زمینه اهانت به قرآن کریم ،آن کتاب آسمانی داشته باشم تا ناقدان نگویند پوزخندگاهتان خشکیده است؟

بارها برایمان اتفاق افتاده و شاهد آن بودیم که در مسیر راه یا در زندگی روزمره مان  زنان و دختران با حجاب و یا حتی بی حجاب ، وقتی با یک مبلغ دینی معمم برخورد می کنند ظاهری مشروع به خود می گیرند و خود را جمع و جور می کنند و یا هنگامی که در اتومبیلی سواریم و به امامزاده ای در مسیر حرکت رسیدیم راننده صدای موسیقی را کم کرده و بعد از گذشتن از آن مکان مجددا صدای آن را بلند می کند. و یا افراد خلافکار در حضور افراد متدین هرگز دست به خلاف نمی زنند و یا اگر در جمعی یک شخص  متشخص حضور داشته باشد از اظهار نظر بی مورد و حرف نسنجیده و نا صواب پرهیز می شود . اما حقیقت این کارها چیست ؟ آیا جز اینست که حرمت مکان یا شخص مورد نظر را تا حدودی حفظ نمائیم ؟ حال در مورد عکس و صداقهای فوق چه نظری دارید؟

درمکانی که هیچ شخص متشخصی حضور نداشته باشد. ازجلوی مکانی می گذریم که واقعا تقدس نداشته باشد و یا در مسیری که می رویم شاهد برخورد زنان و یک مبلغ دینی باشیم که آن مبلغ خود ظاهری مضحک داشته باشد که شارع آن وضعیت را تائید ننماید.آیا باز احترام ها حفظ می شود یا بالعکس متی و گستاخی  می شود.

نگارنده ضمن محکوم کردن حرکات مشکوک و توهین آمیز علیه مسلمانان، خصوصاً قرآن کریم آن کتاب مقدس که در قرن حاضر کم سابقه نیست به اختصار به ادامه مطلب می پردازد.

جهان اسلام که حدود 1400 سال از عمر ظهورش می گذرد شاهد رشد یک ملیاردی و خورده ای پیروانش می باشد که همگی در کتاب و پیامبر با یکدیگر مشترکند.

اما مهمترین سوال مطرح شده در این بخش اینست که چه تعداد از این جمعیت که بالغ بر یک پنجم جمعیت کره زمین است تابع مطلق یا اقلا نسبی  قرآن بوده اند. کتابی که خداوند منان جامع ترین و کامل ترین نسخه شفا بخش زندگی            را در آن گنجاند و و نقشه راهی برای تمامی مسلمین عالم در آن تزسیم کرده است .

قرآنی که تاکید می کند ویل للمصلین ،الذینهم عن صلالتهم ساهون،الذین هم یراعون و یمنعون الماعون.

قرآنی که تاکید می کند لما تقولون مالا تفعلون.

قرآن که متذکر می شود. ان الملوک اذ دخلوا الی القریه افسدوها.

قرآنی که پرهیز از دروغ گویی و خیانت را در دستور کار مسلمانان قرار می دهد.

قرآنی که پرهیز از تفرقه و جدائی در صفوف مسلمانان را موکد می گردد.

قرآن که بارها و بارها انسان را به تفکر فرا می خواند.

قرآن که مسلمانان را از رفتن زیر سلطه زور و ظلم و استبداد بر حذر می دارد .

قرآن که . . .

آری قلم نگارنده ناگهان این بیت پروین اعتصامی را به یاد می آورد که

حد به گردن داری و حد می زنی         گر یکی باید زدن صد می زنی

من مسلمان ، وقتی از انجام دستورات قرآن باز می ایستم و از آن روی بر می گردانم چه انتظاری از قرآن های بر سر نیزه سربازان معاویه خواهم داشت ، که مولا می فرماید : آن قرآن را به زیر افکنید قرآن ناطق منم.

پس به خود آییم که شاید توهین کفار به کلام خدا تلنگری بر روح مسلمانان و اتمام حجتی برای نوع بشر باشد که.....

ارجعبی الی ربک راضیه المرضیه ، فادخلی فی عبادی،وادخلی جنتی.

پوزخندی به شورای اسلامی شهرستان رامسر

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                               
    

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  با چه مجوزی مدیرسایت شورای اسلامی شهرستان رامسر در حاشیه سایت ، از جناب آقای  امینی شاد به عنوان قبولیش در کارشناسی  ارشد رشته ای در دانشگاه تجلیل به عمل آورد؟ در ضمن لینک وبلاگ سید کمال سیدی نیز در سایت رسمی شورا تامل برانگیز میباشد.

چند سوال که باید پاسخ داده شود؟

1-آیا سایت رسمی شورا شخصی می باشد؟

2-آیا سایت شورای شهر برای تمام کسانی که در کارشناسی ارشد قبول شده اند در حاشیه سایت تبریک درج کرده است؟

3- آیا وظیفه مدیر سایت شورا اینست که وقت کاری خود را که حقوق آن توسط بیت المال تهیه می گردد جهت تبریک به افرادی مشخص صرف نمایدو یا وظیفه آن چیز دیگری است ؟

4-وظیفه سایت شورای شهرهر شهرستان چیست؟

بی گناه

                                                                    puzkhand.blogsky.com

 

 

 

 

 

 

 

میله های زندان مرد تنها را می فشرد و در فشارهای سنگین ، نفس می کشید . همه سرد بودند و او انگار با آنکه بارها فریاد کرده بود بی گناه است اما انگار کسی نمی شنید.اصلا کسی به حرفش گوش نمی داد ،انگارهمه دوست داشتند او پشت میله ها باشد. از لباس راه راه که تنش کرده بودند تنفری زیاد داشت...می دانست حقش این نیست ،افسوس انگار همه دست در دست هم در فکر نابودی او بودند ،مرد غرق سکوت بود. تنها چیزی که در پشت میله ها آرامش می کرد خیره شدن به یک گوشه و در سکوت بی صدا فکر کردن بود.فکر می کرد و فکر...اما همیشه اینگونه نبود ، چون گاهی فریاد بلندش نگهبانها را کلافه می کرد و برای ساکت نگاه داشتنش مجبور بودند دهانش را ببندند . بارها فکر فرار از ذهنش عبور کرده بود اما سودی نداشت چون بیرون هم همین بود...این فکر را از سرش بیرون کرد .

 به فکر چاره ای تازه افتاد و این راه حل درست یک هفته بعد اجرا شد. زمانی که نگهبان برای بردن او آمده بود ، با مرد زندانی در حالی که به سقف آویزان بود روبه رو شد. او خود را راحت کرده بود. با ساختن طنابی از لباس راه راه ، خود تمام قصه را پایان بخشیده بود . نگهبان، مسئول زندان را برای بردن او خبر کرد و مسئول زندان با شنیدن این خبر پوزخندی زد و زیر لب گفت: کار ما را راحت کرد ،چون فردا حکم اعدامش اجرا می شد...

این را گفت و جسد بی گناه را تنها گذاشت.

تبریک

                                           

                     

  

                             جناب آقای پویا فضل کریمی   

 

بدینوسیله  مدیریت وبسایت پوزخند  قبولی شما درمقطع کارشناسی ارشد رشته تجزیه دانشگاه سمنان را تبریک عرض نموده و آرزوی موفقیت شما در دیگر زمینه ها را از خداوند منان خواستار است.

شب قدر و آموزش سریع ریا

شب 19 ماه رمضان این sms بدستم رسید.

"مراسم شب قدر،امشب ساعت 11 شب مصلی بزرگ رامسر. پخش مستقیم از سیمای مازنداران .هیات ... ستاد ... /. 

 

تحلیل: چه نیازی به یاد آوری پخش مستقیم مراسم شب قدراز سیمای مازندران است؟؟؟

کدام حاجی کدام آقا !!!

همه  حرفها را بشنوید و از بهترینشان تبعیت کنید.

مدتی پیش بود که بدنبال کتاب "حاج آقا " صادق هدایت می گشتم. به یکی از کتابخانه های شهرستان رجوع کردم اما کتابدار جواب منفی داد و گفت کتاب مورد نظرموجود نمی باشد ، به کتابخانه های دیگر رجوع کردم و متوجه شدم مدتی پیشتر این کتاب به همراه  بعضی از کتب دیگر از سطح کتابخانه های کشور جمع آوری شده است. کتابهایی که یا نویسنده شان در داخل ایران حضور ندارند و یا عنوان کتابها با تفکرات مسئولین وزارت ارشاد سازگارنیست. ولی به راستی چرا این کتابها از سطح کتابخانه های کشور جمع آوری شد، سوالی است که پاسخ آنرا با خواندن قسمتهای از کتاب حاج آقای صادق هدایت  دست پیدا خواهیم کرد.

حاجی ابوتراب در ماه ذیحجه، شب عید قربان حاجی و حاجی زاده به دنیا آمد.اگر چه 89سال از عمرش می گذشت و یادگار زمان ناصر الدین شاه بود اما نسبت به سنش شکسته بود... پدرش حاجی مشدی فیض الله بود که در بازارچه زعفران دکان تنباکو فروشی داشت. سال قحطی کلی مال حلال و حرام را زیر و رو کرد و پشت خودش را محکم کرد... یعنی تنباکوی تحریم شده را به قیمت ارزان می خرید و به قیمت گران می فروخت... تمام ارث حاجی فیض الله به پسر یکدانه اش ،ابوتراب رسید که حاجی بدنیا آمد... (حاجی ابوتراب)از وقتی که وارد سیاست شده بود، مرتب روزنامه را به پسر کوچکش کیومرث که از مدرسه بر می گشت می داد و او هم با صدای دورگه تکلیف شده اش روزنامه می خواند و حاجی به حالت پرمعنی سرش را می جنباند ، مثل اینکه در میان خط ها هم رموزی کشف می کرد که هر کس نمی توانست بفهمد...هر چند که حاجی از دست دنیا گله مند بود و خودش را به شغال مردگی می زد و ورد زبانش بود که"عهد و زمانه بر گشته و دوره آخر زمانه". چون همسایه ، خانه خودش را به قیمتی که حاجی مشتری بود نفروخته بود یا کوچه برای اتومبیل او تنگ بود و یا ...

اما موضوع زنهایش جدی بود.بیلان زندگی زناشویی حاجی عبارت بود از 6 زن طلاق گرفته و 4 زن که سرشان را خورده بودند و 7 زن دیگر که در قید حیات بودند و اهل بیت او را تشکیل می دادند...اما جاجی در مقابل زن بی طاقت می شد. با وجودیکه اندرون خانه اش پر از صیغه و عقدی بود،هر وقت زنی را می دید طرف توجه او واقع می شد...حاجی به مذهب هم معتقد بود .اگر چه با خودش می گفت کی از آن دنیا بر گشته؟ اگر راست باشه. و مثل عقاید سیاسی اش به آندنیا هم اعتقاد محکمی نداشت. مگر با پول نمی شود حج و نماز و روزه را خرید؟ پس هرکس پول داشت دو دنیا رو هم داشت...ماه رمضان به بهانه کسالت روزه را می خورد ، اما جلوی مردم تسبیح می انداخت و استغفار می فرستاد و در مناقب روزه سخرانی می کرد...ظاهرا بهمه رنگ در می آمد و حرفهای ضد و نقیضی میزد، برای اینکه به قول خودش از نان خوردن نیفتد. چون حاجی معتقد بود زندگی یعنی تقلب، دروغ ، تزویر، پشت هم اندازی و کلاه برداری. زیرا جامعه ی او روی این اصول درست شده بود...اعتقاد و مذهب و اخلاق و این حرفها همه دکانداریست. اما باید تقیه کرد،چون در نظر عوام مهمه ...

همانطوری که باستان شناس در مقابل آثار کهن به دیده احترام می نگرد، مردم هم به ریخت و هیکل و افکار حاجی آقا که مظهر دوره ی ارزانی و قلدری بود احترام می گذاشتند. حاجی آقا به نظرشان مردی درستکار و متدین و آبرومند و اغلب پشت سرش شنیده می شد"حاجی نگو فرشته بگو". (حاجی می گفت)تا موقعیکه مردم سر به گریبان آندنیا و شکیات و سهویات نباشند در این دنیا مطیع نخواهند ماند....اگر مردم را از عقوبت آندنیا نترسانیم و در این دنیا از سرنیزه و مشت و توسری نترسانیم فردا کلاهمان پس معرکه است.... اگر عمله روزی 10 ساعت کار میکنه و جان میکنه و به نان شب محتاجه و من انبار قالیم تا طاق چیده شده باید معتقد باشه که تقدیر این بوده... مردم باید گشنه و محتاج و خرافی بمانند تا مطیع باشند . وظیفه ی ماست که مردم را احمق نگه داریم تا سر بگریبان خودشان باشند و تو سر هم بزنند... عجالتا جامعه گاو شیرده ماست و دنیا به کام ما میچرخه... ما نمی خواهیم که شما بروید و نماز و روزه مردم را درست کنید. بر عکس ما می خواهیم که به اسم مذهب ، آداب و رسوم قدیم را رواج دهیم .ما به اشخاص متعصب سینه زن و شاخ حسینی و خوش باور احتیاج داریم و نه دیندار مسلمان... باید کاری کرد که برزگر و دهقان خودش را محتاج من و شما بدانه و شکرگزار باشد. برای اینکه ما به مقصود برسیم باید او ناخوش و گشنه و بی سواد و شکرگزار باشه و حق خودش را از ما گدایی کنه... اما فراموش نکنید که ظاهرا برای مردم باید اظهار همدردی و دلسوزی کرد ، چون امروز مد شده ،اما در باطن باید پدرشان را در آورد. یک حرفهایی که مد شده و این حربه ماست... حالا صلاحه که اقدامات رضاخان را پیرهن عثمان کنیم و به او فحش بدیم و ناسزا بگیم ، برای این که بهتر به مقصود برسیم...عوض شدن جامعه یعنی مرگ ما و امثال ما. پس وظیفه شما رواج قمه زنی ، سینه زنی، بافور خونه ، جن گیری، روضه خوانی، تشویق آخوند و نطق و موعظه بر ضد حجابه... چادر نماز و چادر سیاه و عمامه را بین مردم تشویق و در صورت لزوم توزیع کنید.

تبریک

                                                                        

 puzkhand.blogsky.com 

 جناب  آقای علی اکبر طالش علیجان

 

بدینوسیله  مدیریت وبسایت پوزخند  قبولی شما در مقطع دکترای ریاضی دانشگاه گیلان را تبریک عرض نموده و آرزوی موفقیت شما در دیگر زمینه ها را از خداوند منان خواستار است.

دامادی در فکر عروس!!!

 

                                                            puzkhand.blogsky.com 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بی شک مازندران،سهم بسزایی در تاریخ و تمدن بشری ، به ویژه ایران اسلامی دارد.در این میان تک تک شهرهای مازندارن خود سمبل مقاومت،مبارزه علیه دیکتاتوری،استکبار و تبعیض بوده است.مصداق بارز آن جوشش نیروهای انقلابی در این استان و به ثمر نشاندن انقلاب اسلامی ایران بوده است.

یکی از این شهرهای با دیرینه ی تاریخی ،سخت سر است که دیر پایی نیست که رامسر نام نهاده اند.رامسر به علت داشتن چشم اندازهای طبیعی ،کوهها وتپه های همیشه سبز،سواحل جذاب و توریست خیز،فرودگاهی که اخیرا بین المللی شده که وسیله ای سهل برای ارتباط با شهرستان و احداث تلکابین کوه و دریا همیشه مورد توجه قرار داشته و دارد.با این وجود نگاه تبعیض آمیز و گاها توهین آمیز شرق و مرکز نشینان استان به شهرستانهای غربی خصوصا رامسر باعث شده است که شهروندان غرب استان نگاه متفاوتی به آنها پیدا کنند و خود را زیر یوق و مستعمره ی شرق نشینان بدانند.

تفاوت لهجه و فرهنگ باعث شده است که مدام شرق نشینان ،شهرستانهای غربی را زیر سلطه خود بدانند ،امری که تنفر شهروندان  ظلم دیده را نسبت به این امر ایجاد میکند و همیشه فریاد دادخواهی ناشی از تبعیضات ،درگلو خشک می شود.

نمونه بارز آن توهین یک شهروند آملی در شبکه 3 سیما به شهرستان رامسرو داماد خواندن شهر خویش نسبت به عروس شهرهای جهان است.من در خطاب به این شهروند آملی می گویم ،

 برادر عزیز،یا شما طبیعت بکر و جاذبه های طبیعی و نعمتهای خدادادی رامسر را ندیده اید که اینطور بی محابا سخن می گویید و یا از شهر کوچک آمل بیرون نرفتیه اید که در اینصورت من حق را به شما می دهم.

برادر عزیزم،من خود مدتی به حکم قضا و قدر به شهر آمل رفت و آمد می کنم.رواج تکدی گری و تبعیض طبقاتی چنان بر شهرت چنبره زده است  که دامادخواندن  آن شرم آور است.

برادر عزیزم،مگر شما نمی دانیدکه زیباییهای رامسر آنچنان جذاب بود که سفر 24 ساعته ولیعهد نروژ را به تعویق انداخت  در تماسی که با پدرش برای تمدید اقامت با بلژیک گرفت گفت : "پدرجانم !من مروارید جهان را یافتم.اجازه دهید مدت اقامتم را در رامسر تمدید کنم. برادر عزیزم به یاد داشته باش ،مشک آنست که خود ببوید /نه آنکه عطار بگوید.

برادر عزیزم،شما چگونه ادعای دامادی شهر آمل برای عروس شهرهای جهان را می کنید در حالیکه نه از فضای سبز خدادادی بهره ای برده اید و نه به کرانه های نیلگون خزر دسترسی دارید؟ 

شیر بی یال و دم و اشکم که دید /اینچنین شیری خداوند نافرید.

با اجازه از فروسی ادب سرای بزرگ ایران.

به ساحل نداشتن و فرودگاه/آمل را به جایی رسیده است کار

که فکر دامادی کند آرزو/تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

عروس شهرهای جهان رامسر

                                                                        puzkhand.blogsky.com

 

 

 

 

 

 

 

شد عروس جمله شهر های جهان این رامسر

                                                      در میان کوه و در یا واقع گشته رامسر  

گرکه خواهی بهترین طرح خدا را بنگری 

                                                   کن گذر در دشت و باغ و کوههای رامسر  

رنگ دریا لاجورد و دشتهایی سبز گون        

                                                    وه چه غوغا کرده نقاش و خدای رامسر 

بلبلان آواز خوان عطر فضایش بوی گل          

                                                   چون کنم وصف طبیعت در بهار رامسر 

شور حال مردمان در فصل تابستان نگر     

                                                     هم میان باغ و هم در شالیزار رامسر 

کوهها چون مردمانش استوار و سر فراز      

                                                      پاک دامن هم عفیفند مردمان رامسر 

مردمانش ساده دل اما دلیر و پر تلاش      

                                                   کی کشند منت ز دونان مردمان رامسر 

بهر تولید و نگهداری دام و کشت و کار      

                                                    بس کشند رنج زیاد روستائیان رامسر 

چایکار و دامدار مشغول کار و کوششند       

                                                  کی روند در ساحل و یا در پلاژ رامسر 

کی کنند یادی ز ویلا و هتلهای قشنگ          

                                                     باغبان و کارگر یا شالیکار رامسر 

حیف از این تولید و کار مردمان با صفا        

                                                   هیچ گه ناید کلامی در رسای رامسر 

آن همه عمران و آبادی که در استان کنند      

                                                کی شود آخر نصیب جای جای رامسر 

بس که گفتند از توریست و میهمان وزهتل      

                                               کی کنند حل مشکلات هر جوان رامسر 

چند گویی وصف شهرت را فرامرز اینچنین  

                                            دور زمرکز ماندن هم گشته بلای رامسر 

شعر مزبور توسط آقای فرامرز طالش بهرامی سروده شده است.صلاح دیدم آنرا مجددا در وبسایت جدیدم قرار دهم. 

بدرود 

پوزخند

یکی از مهمترین وسایل کسب خبر در گذشته ها ،روزنامه ها بودند که هر روزه توسط افراد خریداری می گردید. اما با رشد تکنولوژی خصوصا در چند سال اخیراین شیوه استفاده از خبرتوسط سایت های خبری اصلاح گردید. یکی از مزیتهای خوب استفاده از سایتهای خبری آن است که می توان با آرامش خاطر و با تمرکز کافی از بسیاری از خبرها ،تیترها و عناوین مهم خبری آگاه شد. با تمام این اوصاف پایگاه ها و سایت های رسمی را می توان به عنوان منبع موثقی برای خبرها حساب آورد .

متاسفانه وقتی در حال مطالعه پایگاه رسمی نماز جمعه رامسر بودم که صد البته توسط شورای نویسندگان اداره می شود به غلط املایی ها و کژتابی های متعددی برخوردم و مانند درخت بید بر خود لرزیدم که آیا حوزه علمیه و یا ستاد نماز جمعه ، نویسندگانی خبره تر از این شورا ندارد که علی رغم متن نا موزون لا اقل ازنوشتن غلط های املایی متعدد خودداری کند؟؟؟

1- "...اعضاء ستاد سابق{سابق ستاد} که دارا فانی را وداح گفتند".

2-... اعضاء ستاد و خامان ستاد در منزل شان دیدار و تقدید و تجلیل به عمل آوردند .

3-... گفتنی است این دیدار تا نزدیک به اذان ظهر {به طول} انجامید .

4-...در این دیدار ضمن توصیه ها و از رهنمودهای ایشان{ نیز}بهرمند شدند.

5-جمله اول متن نیز دارای اشتباه ادبی است. 

.................................................................. 

سلام و تبریک اعیاد شعبانیه به شما ممنوم از تذکر حضرتعالی بابت غلط املائی دوستان  

ستاد نماز جمعه

نیت ها و رفتارها

                                                                                       http://puzkhand.blogsky.com/

 

 

 

  

  

 

در مسایل سیاسی و اجتماعی جامعه ما ، توجه به این نکته که نتیجه عملکردها تعیین کننده است و نه نیت و انگیزه افراد،بسیار مهم است.

کسانی در جامعه ی سیاسی ما وجود دارند که به جای آنکه عملکرد خود یا دیگران را بررسی کنند ، فقط به دلیل آنکه معتقدند آن افراد آدمهای خوبی هستند(و طبعا هر شخصی با معیار و سلایق خویش ،خوبی و بدی این افراد را ارزشیابی می کند)از اعمال بنیان بر انداز آنان چشم می پوشد.این مطلب یکی از آفات مبتلاء جامعه ماست.

اگر متدین ترین و سالم ترین آدمها ،رفتاری را انجام دهند که مردم مورد آزار قرار گیرند و یا نگاه جامعه را نسبت به موضوعی تغییر دهد و منفی نماید و افکار عمومی ،آن رفتارها را خلاف شان و حق و عدالت بدانند ، به همان اندازه بد و غیر قابل گذشت است که بدترین آدمها آن را انجام دهند.آبی که بر زمین ریخته شود چه توسط مومن ترین و چه توسط فاسد ترین انسانها،بالاخره ریخته شده است.و برای حفظ آبروی اسلام با همه اینها که نتیجه کارشان آسیب رساندن به اسلام و افکار ملتها است ،باید به یک نحو برخورد کرد.نفرتی که جامعه نسبت به دین از سوی مخالفان رسمی دین می تواند پیدا کند ،به همان اندازه یا بیشتر می تواند در اثر رفتار کسانی که خود را بهترین یاران دین می دانند و بر خلاف مصالح،خشونت های تلخ خود را به نام دین مطرح می کنند به وجود آید.

حیف که در حوزه سیاست ما،هنوز نیت ها و انگیزه ها تاثیر گذار است و نه نتایج رفتار ها.

نامه به رییس جمهور

به نام یزدان پاک

مدتی پیش استاندار مازندران،جناب مهندس طهایی،خبر سفر قریب الوقوع رئیس جمهور را به استان مازندارن ،نوید داد. بر آن شدم دلنوشته ای را در قالب نامه آماده نمایم و شمه ای از مشکلات شهرم رامسر را گوشزد نمایم ،زیرا متاسفانه مسئولین شهر رامسر ،بعلت غیر بومی بودن ،یا مشکلات و نواقص شهر را درک نمی کنند و یا آنطوری که لازمه و شایسته حل است بدان نمی پردازند.

"کس نخارد پشت من،جز ناخن انگشت من".

جناب دکتر احمدی نژاد

سلام علیکم

خبر سفر قریب الوقوعتان به خطه همیشه سر سبز مازندارن ،چنان استاندارتان را مشعوف کرد که بی فوت وقت آن را با رسانه ها درمیان گذاشت اما برای مردم چه سود؟

جناب دکتر احمدی نژاد ،در آغاز مطلبی را خدمتتان باز گو نمایم هم چنان که خاطرم را آزرد و قلبم را جریحه دار کرد.عدم رضایت دوستانم از نگارش چنین نوشته هایی این است که ،"سری که درد نمیکنه ،چرا باید به آن دستمال بست" ،سی و اندی سال از انقلاب 57 گذشت ،کسی مشکلات ما را ندید و حالا تو یه جوان تازه به دوران رسیده رامسری چه نکته ی تازه ای واسه گفتن داری تا اونها به آن ترتیب اثر بدن و جز واسه خودت دشمن بتراشی،سودی دیگر نخواهی برد و مرا از عواقب کار، بر حذر داشته اند، اما من معترفم که قصدم اصلاح است و لا غیر . " ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را".

جناب دکتر احمدی نژاد

شما به عنوان رییس جمهور ایران اسلامی ، کسی که علی رغم تمام تلاش ها،فشارهای دول غرب و با وجود 4 تحریم اقتصادی هنوز بر مواضح خود مصر هستید ،جای تحسین است.با این وجود می خواهم کاری خرد برای شهرم انجام دهی.خواهشم اینست که کلمه ی توریستی را از جلوی اسم رامسر برداری و رامسر را به القاب دیگر مزین نمایی ،مثلا شهر مذهبی رامسر،شهر تاریخی رامسر یا ... . چون ما هر چی فکر می کنیم هیچ قرابت معنایی بین رامسر و توریستی بودن نمی بینیم. به شتر مرغ گفتن بار ببر،گفت من مرغم . گفت پس واسمون تخم کن گفت من شترم.

جناب دکتر احمدی نژاد

ما نمی دانیم مادران رامسر را چه شده است که از به دنیا آوردن کودکانی که بتوانند در آینده سمت اجرایی در رامسر را به عهده گیرند معذورند. به یاد شاعر عزیز که گوید،گر که گرید کودکی در شرق استان ناگهان- مادرش گوید مخور غم میشوی فرماندار رامسر.

جناب دکتر احمدی نژاد

یکی از مناطق غنی از رادیواکتیو در ایران،رامسر است.در این سالها که بحث انرژی هسته ای داغ است حداقل یک نیروگاه در این شهر تاسیس کنید که لااقل جوانان رامسری را مشغول تولید سوخت صلح آمیز خواهد کرد.جوانهای رامسری چقدر باید منتظر سرمایه گذارهتل سماموس باشن تا از خارج برگرده تا کارشونو شروع کنن و قسمتی از نیروی کار رامسرمشغول بشن.چون شایعاتی مبنی بر اینه که این سرمایه گذاران در قطر سرمایه گذاری میکنن.اصل سرمایه گذاری هست، حالا خواهر برادر اهمیتی نداره.

جناب آقای رییس جمهور

سر انجام می خوام نکته ای رو زیر گوشتون نجوا کنم و مبادا اونو پیش هر نا محرم بگین.نکنه شیطان گولتون بزنه و کاری برای توسعه و عمران رامسر انجام بدین(دو پل رامسر رو درست کنین تااز بار ترافیک رامسر در ایام تعطیل کاسته بشه و یا کمربندی جدید احداث کنین و یا ...)چون ممکنه اسمتون تو کتاب گینه ثبت بشه و فردا بدخواها نتون پچ پچ کنن و بگن یا رو باش،ما 30 سال تو رامسر کاری نکردیم.این رفته واسه عمران و آبادانی رامسر کاری انجام داده تا معروف بشه.

موفق باشید و شاد کام

کل نصرت

ساکن رامسر

طرح هدفمند کردن یارانه ها

      

                                                                         

 

 

   

***به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری طرح هدفمند کردن یارانه ها از اول مهر امسال  اجرایی خواهد شد. با اجرای این طرح شاهد افزایش بی سابقه نرخ تورم  در کشور خواهیم بود.

-- چه خواهد شد؟

***مردم از نظر قدرت خرید ، کسب و کار و در آمد دچار مشکل خواهند شد .

-- بعدش چه خواهد شد؟

***نگران نباشید. بعد از مدتی عادت می کنیم.